جدول جو
جدول جو

معنی ابوالعماقر - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالعماقر
(اَ بُلْ ؟ قِ)
القعینی. نام یکی از فصحای عرب و از او کنانی روایت کند. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بُلْ عِ مَ)
بزرگ عمامه. (اساس البلاغۀ زمخشری)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُ ل عَ)
ابوالعیزار. مرغی است با گردنی نیک دراز که پیوسته در آب باشد و ماهی گیرد. و نام دیگر آن به عربی سبیطر باشد. صاحب منتهی الارب گوید: و یا کرکی است و بگمان ما ابوالعزار و ابوالعیزار و سبیطر چوبینۀ قدماست. وامروز در سواحل دریای خزر از این مرغ بسیار باشد
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ عُ)
کرکس
لغت نامه دهخدا