جدول جو
جدول جو

معنی ابوالحنوق - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالحنوق(اَ بُلْ ؟)
یکی از ملاعین یوم الطف که تیری برپیشانی حضرت حسین بن علی علیهم االسلام زد. و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 216 شود.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بُلْ کُ)
ثعلبۀ حمراوی. صحابیست. صحابی در فقه اسلامی، فردی است که حضور جسمی و معنوی در کنار پیامبر اسلام (ص) داشته و مؤمن به او بوده است. این همراهی تنها در ظاهر خلاصه نمی شود، بلکه باید با ایمان قلبی و پایبندی عملی همراه باشد. صحابه از مهم ترین منابع شناخت سیره و احکام پیامبر هستند. صحابه ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ ؟)
یکی از خاندان بنی مروان بن ابی حفصه. پدر ابوالسمط مروان. (از ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ حَ)
نام حصاری بخیبر از یهود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ حَ یات)
آب. ماء. ابوحیان. ابوالغیاث. ابومدرک. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ حِمْ بِ)
روباه. (المزهر). ابوالحیل. ثعلب. روبه. روس
لغت نامه دهخدا
(اَ بُنْ نَ)
خشخاش. و صاحب المرصع به این کلمه معنی قدح داده است (؟)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُطْ طَ)
اعرابی. وی شوی شغفر است
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابوالنوم
تصویر ابوالنوم
خواب آور خشخاش
فرهنگ لغت هوشیار