جدول جو
جدول جو

معنی ابوالاعور - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالاعور
(اَ بُلْ اَ وَ)
عمرو بن سفیان سلمی. مادرش از ترسایان و پدر او از مشرکین حربی احد بوده است. ابوالاعور خود از دوستداران آل بوسفیان و از دشمنان امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود و در محاربۀ یرموک با یزید بن ابی سفیان به شام شد و به حرب صفین در سپاه معاویه بود. و آنگاه که عمرو بن العاص برای انتزاع مصر از عامل امیرالمؤمنین علی علیه السلام رفت با عمرو بود. و سپس به اخذ جزیه از اهل کتاب از جانب معاویه بفلسطین رفت و برزیگران آن ناحیت را شماره کرد و پس فرمانروای اردن و اعمال آن گشت، و معاویه وقتی او را بجای عمرو بن عاص به مصر فرستادن خواست و این امر صورت نبست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بُلْ اَ یَ)
عبدالرحمن سلیمان حمصی، یا سلمان حمصی. نام شاعری از عرب
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ اَ فَ)
خبیص. (المزهر). افروشه. آفروشه. حلوای سفید. حلوای خانگی. ابوصالح. ابوطبیب. خبیصه. ابوسهل.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ اَ وَ)
نمر. (المزهر). پلنگ. ابوالأبرد.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ اَسْ)
ابوالسوار. شاوور بن فضلون. یکی از پادشاهان ارّان و ارمنستان در نیمۀ اول مائۀ پنجم هجری. مقرّ او شهر گنجه بود و او را جنگهای بسیار با ارامنه و روم بوده است و عاقبت بکمک الب ارسلان سلجوقی در سال 456 هجری قمری شهر آنی مرکز سلطنت ارامنه را تصرف کرد و در سال 459 درگذشت. صاحب قابوس نامه در کتاب خود نام او را آورده و اقامت خود را نزد وی به قصد غزای روم ذکر کرده است، دوشاب. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ اَ فَ)
یکی از روات که روایت از ابوحکیم دارد. در تاریخ اسلام، واژه روات به افرادی اطلاق می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) را نقل کرده اند. روات با نقل احادیث، در واقع حافظان سنت نبوی و یک پیوند اصلی میان پیامبر و مسلمانان پس از او هستند. این افراد در فرآیند به دست آوردن و انتشار علم حدیث نقش برجسته ای ایفا کرده و به عنوان منابع معتبر نقل روایت ها شناخته می شوند.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ اَ ضَ)
ریاحین. (المزهر)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ اَ وَ)
عوف بن مالک جشمی. تابعی است. اصطلاح تابعی در تاریخ اسلام به فردی گفته می شود که حلقه ارتباطی میان صحابه و مسلمانان قرون بعدی است. آنان با اخلاق، علم و زهد خود، جایگاه خاصی در جامعه اسلامی پیدا کردند و آموزه های پیامبر را با دقت از صحابه اخذ و به نسل های بعد منتقل نمودند. این مفهوم در علم رجال و حدیث نقش تعیین کننده ای دارد.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُتْ تا)
شیر. اسد. (المزهر)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُسْ سُ)
ابن الشرف یحیی بن احمد بن ابی السعود بن تاج الدین ابی السعود بن القاضی الجمال محمد بن احمد صفی الدین بن محمد بن روزبه کازرونی. یکی از بزرگان علمای شافعی بمائۀ یازدهم. مولد او مدینۀ طیبه به سال 980 هجری قمریدر خلاصهالأثر آمده است: او فاضلی صاحب همت بلند و نفس مطمئنه و محاضرۀ لطیفه و جاه عریض و خداترس و ازبیشتر امور دنیا محترز و قانع و عفیف بود. و از قبول مناصبی عالی که بوی عرضه شد سر باززد و شوقی مفرط به استنساخ کتب داشت و هیچ فرصت را ضایع نمی گذاشت و از اینرو کتب بسیاری بخط خویش گرد کرد و قرآن کریم را بقراآت و بعض کتب فقهیه و اصلین و الفیۀ ابن مالک و شاطبیّه و رجبیّه و بعض کتابهای دیگر را از بر داشت و کتاب منهاج و شرح آن را نزد عم خویش محمد تقی کازرونی بخواند و هم از حسین سمرقندی و عبدالملک عصامی و احمد بن منصور و عبدالرحمن خیاری علوم مختلفه فراگرفت. سپس خود بافاده و تدریس پرداخت. و او را در نظم و نثر ید طولی بود و کتابی ’التذکره’ کرد و علی بن عزالدین حنبلی را بر آن کتاب تقریظی منظوم است. وفات ابوالسعود به ذی الحجۀ سال 1058 هجری قمری بمدینۀ طیبه و مدفن او گورستان بقیع است جنب مزار ابراهیم بن رسول الله صلوات الله علیه. (نقل باختصار به معنی از نامۀ دانشوران). رجوع به ج 2 نامۀ دانشوران ص 377 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ اَ عَزز)
قراتکین. محدثی است. واژه ی محدث از ریشه ’حدیث’ گرفته شده و به کسی اطلاق می شود که تخصص در نقل، حفظ و تحلیل احادیث دارد. این فرد معمولاً بر متون حدیثی مسلط است و می تواند صحیح را از ضعیف تشخیص دهد. محدثان نقش نگهدارنده سنت نبوی را داشتند و از طریق کتابت یا روایت شفاهی، احادیث را به نسل های بعدی منتقل کردند. برخی از معروف ترین محدثان عبارتند از بخاری، مسلم، ترمذی و نسائی.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ عَ بَ)
بیهوده گوی. فسوس کننده. ابوعبره
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ عُ)
کرکس
لغت نامه دهخدا