جدول جو
جدول جو

معنی ابنود - جستجوی لغت در جدول جو

ابنود
(اَ)
نام قریه ای از صعید نزدیک قفط دارای بستانها و نخلستانها و چرخشت و پادنگها شکر را
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنود
تصویر بنود
بندها، مقررات، قیود، تدارکات، جمع واژۀ بند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اهنود
تصویر اهنود
نخستین بخش از پنج بخش گات ها، روز اول از خمسۀ مسترقه یا پنجۀ دزدیده
فرهنگ فارسی عمید
(اَ نَ وَ)
روز دوم از خمسۀ مسترقه را گویند. (از برهان) (انجمن آرا). نام روز دوم است از خمسۀ مسترقۀ قدیم. (آنندراج) (هفت قلزم). روز دوم است از پنجۀ دزدیده که به تازی خمسۀ مسترقه خوانند. (جهانگیری). در فرهنگ جهانگیری نام دومین از خمسۀ مسترقه از سال فلکی است، و در مجمع الفرس با تاء منقوط نوشته شده است. (شعوری ج 1 ص 145). نام روز دوم از پنجۀ دزدیده که بر آخر دوازده ماه اضافه میکردند تا سال شمسی تمام شود. (فرهنگ نظام). دوم روز از فروردیان. (شرفنامۀ منیری) (مؤیدالفضلا). روز دوم از فروجان. (سروری). رجوع به فروجان و اهنود شود. نام روز دوم از فوردجان یا فوردگان، و فوردجان پنج روز آخر آبان است. پنجۀ دزدیده. روز دوم از خمسۀ مسترقه. (ناظم الاطباء). محرف اشتود است. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به اشتود شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
سنبل، و بعضی گویند نیلوفر است. (مؤیدالفضلاء)
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ وَ)
نام روز اول خمسۀ مسترقۀ قدیم است. (برهان) (آنندراج) (شعوری) (از مجمعالفرس) (هفت قلزم) (انجمن آرا). نام روز اول از فوردیان. (شرفنامۀ منیری). اول روز از فروردیان. (مؤید). در اوستا اهونه وئیتی نام نخستین بخش از بخشهای پنجگانه گاتها است و آن دارای هفت ها (فصل) و رویهم صد بند است. و معنی خود این کلمه سرور و مولای باشد. و روز اول پنجۀ دزدیده را بنام این گاتها خوانده اند. (از مزدیسنا و حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به اشتود و اسفندارمز و مزدیسنا ص 300 و 302 و 128 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دیر ابنون و یا دیرابون، دیریست در جزیره و نزدیک آن بنائی است بزرگ ودر آن قبریست کلان و گویند قبر نوح علیه السلام است
لغت نامه دهخدا
(بُ)
جمع واژۀ بند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : انتقام خشم از چشم زخم گذشته بر اجابت باعث آمد به احتشاد جنود و عقد بنود. (جهانگشای جوینی). رجوع به بند شود
لغت نامه دهخدا
نام قریه ای بفارس در پنج فرسنگی جنوب پالنگری
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ)
نام ناحیتی معروف به جندیشاپور
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ خوا / خا رَ / رِ)
برمیدن. رمیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار). وحشی شدن. (زوزنی). وحشت گرفتن، چنانکه بهیمه.
لغت نامه دهخدا
(اُ)
جمع واژۀ ابد
لغت نامه دهخدا
تصویری از اهنود
تصویر اهنود
بخش اول از پنج بخش گاتها، روز اول از اندرگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهنود
تصویر اهنود
بخش اول از پنج بخش گات ها، روز اول از پنجه دزدیده
فرهنگ فارسی معین