صاحب قاموس کتاب مقدس حدس میزند که رود بردی باشد و یونانیان آنرا کریسوراوس مینامیده اند و در نزدیکی دمشق واقع است و منبعش طرف مشرق، کوهی است در بیست وچهارمیلی این شهر
صاحب قاموس کتاب مقدس حدس میزند که رود بردی باشد و یونانیان آنرا کریسوراوس مینامیده اند و در نزدیکی دمشق واقع است و منبعش طرف مشرق، کوهی است در بیست وچهارمیلی این شهر
جمع واژۀ صنان. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). رجوع به صنان شود، ذوالصّور، یعنی دارای میل. رجل اصور، ای مائل. کقوله: الی کل شخص فهو للسمع اصور. و هو اصور الی کذا، اذا امال عنقه و وجهه الیه،وی اصور بدانست هنگامی که گردن و رویش بدان کج شود. (از اقرب الموارد) ، کژگردن. ج، صور. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (آنندراج). گویند: فی عنقه صور، ای میل و عوج و هو اصور. (از اقرب الموارد) ، آرزومند و اندوهگن. (مهذب الاسماء)
جَمعِ واژۀ صُنان. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). رجوع به صنان شود، ذوالصَّوَر، یعنی دارای میل. رجل اصور، ای مائل. کقوله: الی کل شخص فهو للسمع اصور. و هو اصور الی کذا، اذا امال عنقه و وجهه الیه،وی اصور بدانست هنگامی که گردن و رویش بدان کج شود. (از اقرب الموارد) ، کژگردن. ج، صور. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (آنندراج). گویند: فی عنقه صَوَر، ای میل و عوج و هو اصور. (از اقرب الموارد) ، آرزومند و اندوهگن. (مهذب الاسماء)
در تازی: گره چوب، آک (عیب)، میخچه دژک گره عقده گره در رسن گره در چوب دژک نی یعنی گره آن، سر حلقوم شتر، دشمنی عداوت کینه، عیب آهو تباهی و صمت، بیماری ضد طبع، یک نوع خارش و بیماری که در مقعد بروز میکند و شخص خواهش مینماید تا مردی را بروی خود کشد تا با او آن کند که با زنان کنند
در تازی: گره چوب، آک (عیب)، میخچه دژک گره عقده گره در رسن گره در چوب دژک نی یعنی گره آن، سر حلقوم شتر، دشمنی عداوت کینه، عیب آهو تباهی و صمت، بیماری ضد طبع، یک نوع خارش و بیماری که در مقعد بروز میکند و شخص خواهش مینماید تا مردی را بروی خود کشد تا با او آن کند که با زنان کنند