جدول جو
جدول جو

معنی ابرکاکیا - جستجوی لغت در جدول جو

ابرکاکیا
تار عنکبوت، در علم زیست شناسی رشته یا پرده ای که عنکبوت از لعاب غده های خود می تند و به وسیلۀ آن شکار خود را به دام می اندازد
تصویری از ابرکاکیا
تصویر ابرکاکیا
فرهنگ فارسی عمید
ابرکاکیا(اَ بَ)
تنیدۀ عنکبوت. نسج عنکبوت. کارتنک. تنسته. دام عنکبوت. خانه عنکبوت. بیت العنکبوت. تار عنکبوت. کره. کرتینه. و آنرا ابرکاکیاب و ابرکاکیان و ابرکاکیاه نیز گفته اند:
دلیل تو ابریست پوشای حق
به سستی ست همچون ابرکاکیا.
لطیفی (از شعوری).
و محتاج تأیید شواهد است. و در شعوری بنقل از مجمع، کاف اول را فارسی (گ) ضبط می کند
لغت نامه دهخدا
ابرکاکیا
تنیده عنکبوت نسج عنکبوت کارتنک تنسته دام عنکبوت خانه عنکبوت کارتنک العنکبوت تار عنکبوت کره کرتینه کلاش خانه
فرهنگ لغت هوشیار
ابرکاکیا((اَ بَ))
عنکبوت، تار عنکبوت
تصویری از ابرکاکیا
تصویر ابرکاکیا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایکاکیا
تصویر ایکاکیا
لاتینی تازی گشته شفتک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار