جدول جو
جدول جو

معنی ابجاح - جستجوی لغت در جدول جو

ابجاح(سُ حَ / حِ سَ)
شاد کردن. تبجیح
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انجاح
تصویر انجاح
برآوردن حاجت، برآمدن حاجت، روا شدن حاجت، پیروزمند شدن
فرهنگ فارسی عمید
(سِ)
آسان داشتن. (منتهی الارب). ارفاق کردن، جمع واژۀ سحر و سحر و سحر. شش های حیوانات، جمع واژۀ سحر. افسونها. (غیاث) ، مقطعهالاسحار، مقطعهالسحور. (منتهی الارب). خرگوش. ارنب. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
پیدا و آشکار گردیدن راه و جز آن، (منتهی الارب) (آنندراج)، پیدا و آشکار گردیدن، (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)،
توانا و قوی گردیدن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، قوی شدن، (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(سُ حَ / حِ گَ)
بسنده کردن به. اکتفا کردن به. بس کردن از
لغت نامه دهخدا
(اَ)
یکی از قرای مصر در سمنودیه
لغت نامه دهخدا
(سَ بَ کَ / کِ)
گران آواز شدن، گران آواز گردانیدن. (زوزنی). گران آواز و ستبرآواز گردانیدن
لغت نامه دهخدا
(سِ رَ دَ / دِ)
بزرگ گردانیدن، بر کسی سختی نهادن، بشگفتی افکندن
لغت نامه دهخدا
(سِ گُ تَ)
بمانیدن. مانده گردانیدن.
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دادن راجح و مائل کسی را. (منتهی الارب). چرب سختن. (زوزنی) ، یعنی سنگین تر کشیدن در وزن. چرب دادن. (تاج المصادر بیهقی). افزونی نهادن. چربانیدن، دارهالارجام، یکی از دارات عربست. رجوع به دور در این لغت نامه و دور در منتهی الأرب شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
برآمدن حاجت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رواشدن حاجت. (آنندراج). برآورده شدن حاجت. (از اقرب الموارد). روا شدن. (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
(اَ/اِ/اُ)
وجاح. پرده. (مهذب). پوشش. پوشندۀ چیزی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابراح
تصویر ابراح
بزرگ گرداندن، به شگفت افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایجاح
تصویر ایجاح
راه پیدایی، شاش گرفتن، فرو هشتن پرده، به سنگ خوردن چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجاح
تصویر انجاح
برآمدن حاجت، روا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسجاح
تصویر اسجاح
آسان گرفتن، در گذشتن بخشیدن، پایین خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاح
تصویر ارجاح
اریباندن، برتر دانستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابجاج
تصویر ابجاج
شادکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اباح
تصویر اباح
روا دانستن روایی، آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجاح
تصویر انجاح
((اِ))
برآوردن حاجت، پیروز شدن
فرهنگ فارسی معین