- ابتری
- دم بریدگی، نقصان ناتمامی، بلا عقب بودن، مقطوع النسل بودن، تباهی زیانکاری
معنی ابتری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ممال ابتداء: در همه وقتی صبوح خوش بودی ابتدای بهتر و خوش تر بود وقت گل بسدی. (منوچهری)
منسوب به اختر منجم فال گیر
از لحنهای موسیقی که در شور نواخته میشود
دستگاه ذخیره برق
دستگاهی متشکل از چند پیل و دارای صفحه های مثبت و منفی که در محلول اسیدسولفوریک قرار دارد و برای تولید قوۀ برق در اتومبیل و بعضی ماشین های دیگر به کار می رود، در امور نظامی واحد شمارش توپ خانه
منسوب است به آسمان ابری
بریده دم، دم بریده
بد تری، بدتری
آسیب دیده، بی فرزند، دم بریده
ناتمام، ناقص
در علوم ادبی بتر
بی فرزند
دم بریده، ویژگی جانوری که دمش را بریده باشند، بریده دم، کلته، بکنک
در علوم ادبی بتر
بی فرزند
دم بریده، ویژگی جانوری که دمش را بریده باشند، بریده دم، کلته، بکنک
ویژگی آسمان پوشیده از ابر مثلاً هوای ابری، ابرمانند، چیزی که از ابر ساخته شده باشد مثلاً تشک ابری
Cloudy, Overcast
облачный
bewölkt
хмарний , похмурий
pochmurny
多云的 , 阴天的
nublado
nuvoloso
nublado
nuageux
bewolkt
มีเมฆ
berawan
غائمٌ
बादलयुक्त , बादल
מעונן
曇り , 曇りの
bulutlu, kapalı
na mawingu, mawingu
মেঘলা