- ائتلاخ (اِ)
رجوع به ایتلاخ شود
معنی ائتلاخ - جستجوی لغت در جدول جو
- ائتلاخ
جنبیدن زه در زهدان، ترش گشتن شیر، گوالیدن گیاه، شوریدگی در هم و بر همی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به هم پیوستن دو یا چند گروه یا سازمان برای رسیدن به اهداف خاص، با هم الفت داشتن، الفت یافتن
(اِ تِ)
لغت نامه دهخدا
ائتلاخ. مشتبه و شوریده شدن کار. (منتهی الارب) (آنندراج). شوریده شدن کار. (تاج المصادر بیهقی).
(اِ رِ)
لغت نامه دهخدا
برکشیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). برکشیدن شمشیر از نیام و بیرون کشیدن لگام از سرستور. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بیرون کشیدن دندان و چشم و شمشیر. (تاج المصادر بیهقی)
سازواری، پیوشتگی یگانستن بهم پیوستن با هم پیوستن با هم شدن، الفت یافتن موء انست یافتن، الفت موء انست پیوستگی. الفت یافتن
اتحاد، اتفاق، پیوستگی، موافقت، همبستگی
متضاد: اختلاف، پراکندگی
متضاد: اختلاف، پراکندگی
