جدول جو
جدول جو

معنی آگهان - جستجوی لغت در جدول جو

آگهان(گَ)
آگاه. در حال آگهیدن
لغت نامه دهخدا
آگهان
در حال آگهیدن
تصویری از آگهان
تصویر آگهان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آگهاندن
تصویر آگهاندن
آگاهاندن، آگاه ساختن، آگاه کردن، آگاهی دادن، باخبر کردن
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
ناآگاهان. ناگهان. رجوع به آگهان و آگاهان شود
لغت نامه دهخدا
بگهیان. سنگ شکن. هندش کلتهی نامند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
آگاه، در حال آگاهانیدن، جمع واژۀ آگاه
لغت نامه دهخدا
(کُ / کِ دَ)
آگاهانیدن
لغت نامه دهخدا
در تداول اطفال و زنان، آری، نعم
لغت نامه دهخدا
(گَ نَنْ دَ / دِ)
آگاهاننده. مخبر
لغت نامه دهخدا
(کَ وَ دَ)
آگاهانیدن
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ)
آگاهانیده. مطلعساخته. باخبرکرده
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناآگهان
تصویر ناآگهان
ناگاه غفله، ندانسته علی العمیاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگهاندن
تصویر آگهاندن
آگاهانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگهانیدن
تصویر آگهانیدن
آگاهانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگهانیده
تصویر آگهانیده
خبر کرده اعلام کرده آگاه کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهان
تصویر گهان
پسوند زمان: چاشتگاهان دیرگاهان صبحگاهان گرمگاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگهاننده
تصویر آگهاننده
خبر کننده مخبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهان
تصویر آهان
((صت.))
آره، بلی
فرهنگ فارسی معین