تندرو، تیزرفتار، آنکه مانند آهو بدود و فرار کند، آهوپای، پاآهو، نوعی گچ بری برجسته در سقف یا دیوار خانه، مقرنس، خانۀ شش گوشه، خانۀ شش ضلعی، برای مثال ای همایون بنای آهوپای / آهویی نانهاده در تو خدای (ابوالفرج رونی - ۱۵۰)
تندرو، تیزرفتار، آنکه مانند آهو بدود و فرار کند، آهوپای، پاآهو، نوعی گچ بری برجسته در سقف یا دیوار خانه، مقرنس، خانۀ شش گوشه، خانۀ شش ضلعی، برای مِثال ای همایون بنای آهوپای / آهویی نانهاده در تو خدای (ابوالفرج رونی - ۱۵۰)
آهوپای، بنا یا خانه آهوپای، خانه شش پهلو، خانه مسدس، خانه شش ضلعی، خانه مسدس الاضلاع: ای مبارک بنای آهوپای آهویی در تو نافریده خدای، ابوالفرج رونی، ، گچ بریهای برجسته بر آسمانۀ خانه آویخته چون پای آهو، مقرنس، مقرنس کاری، و بهر دو معنی، پاآهو و پاآهوی نیز گویند، - آهوپای شدن، گریختن، سخت بشتاب دویدن: زآن بساط ددان آهن خای کرده با هم دو آتش آهوپای (کذا)، امیرخسرو دهلوی
آهوپای، بنا یا خانه آهوپای، خانه شش پهلو، خانه مسدس، خانه شش ضلعی، خانه مسدس الاضلاع: ای مبارک بنای آهوپای آهویی در تو نافریده خدای، ابوالفرج رونی، ، گچ بریهای برجسته بر آسمانۀ خانه آویخته چون پای آهو، مقرنَس، مقرنس کاری، و بهر دو معنی، پاآهو و پاآهوی نیز گویند، - آهوپای شدن، گریختن، سخت بشتاب دویدن: زآن بساط ددان آهن خای کرده با هم دو آتش آهوپای (کذا)، امیرخسرو دهلوی