رخنه و راه و مجرائی که زیر زمین کنند، نقب، سمج، سمجه: حور بهشتی گرش به بیند بی شک حفره زند تا زمین بیارد آهون، دقیقی، به آهون زدن در زمین با شتاب سبکتر روندی ز ماهی در آب، اسدی، بن باره سرتاسر آهون زدند نگون باره بر روی هامون زدند، اسدی، منگر سوی حرام و جز حق مشنو تا نبرد دزد سوی نقد تو آهون، ناصرخسرو، دانه مر این را بخوشه ها در خانه ست بیخ مر آن را بزیر خاک درآهون، ناصرخسرو، سر بفلک برکشیده بی خردی مردمی و سروری در آهون شد، ناصرخسرو، بر راه خلق سوی دگر عالم یکّی رباط یا یکی آهونی، ناصرخسرو، مردم بروز در چاهها و آهونها و کاریزهای کهن میگریختند، (راحهالصدور)، ، دائره، زه، طوقه، حلقه: الحماره، آنچه گردآهون حوض بنهند ... و آن سنگ که صیاد گرد آهون جایگاه خویش بپای کند، (محمود بن عمر ربنجنی)، آبدان: مشرق بنور صبح سحرگاهان رخشان بسان طارم زریون است گوئی میان خیمۀ پیروزه پر زآب زعفران یکی آهون است، ناصرخسرو، ، کهف، غار، (برهان)، و در بعض فرهنگها معنی معدن نیز بکلمه داده اند،
رخنه و راه و مجرائی که زیر زمین کنند، نقب، سُمج، سُمجه: حور بهشتی گرش به بیند بی شک حفره زند تا زمین بیارد آهون، دقیقی، به آهون زدن در زمین با شتاب سبکتر روندی ز ماهی در آب، اسدی، بن باره سرتاسر آهون زدند نگون باره بر روی هامون زدند، اسدی، منگر سوی حرام و جز حق مشنو تا نبرد دزد سوی نقد تو آهون، ناصرخسرو، دانه مر این را بخوشه ها در خانه ست بیخ مر آن را بزیر خاک درآهون، ناصرخسرو، سر بفلک برکشیده بی خردی مردمی و سروری در آهون شد، ناصرخسرو، بر راه خلق سوی دگر عالم یکّی رباط یا یکی آهونی، ناصرخسرو، مردم بروز در چاهها و آهونها و کاریزهای کهن میگریختند، (راحهالصدور)، ، دائره، زه، طوقه، حلقه: الحماره، آنچه گردآهون حوض بنهند ... و آن سنگ که صیاد گرد آهون جایگاه خویش بپای کند، (محمود بن عمر ربنجنی)، آبدان: مشرق بنور صبح سحرگاهان رخشان بسان طارم زریون است گوئی میان خیمۀ پیروزه پر زآب زعفران یکی آهون است، ناصرخسرو، ، کهف، غار، (برهان)، و در بعض فرهنگها معنی معدن نیز بکلمه داده اند،
نام خدای مصریان قدیم، و کلمه آمین عربی را (که امروز به معنی برآور، روا فرما، استجابت کن است) حدس میزنند که همین آمون باشد، نام چهاردهمین پادشاه یهودا، پسر منسه که در 22 سالگی بسال 642 قبل از میلاد بسلطنت رسید، نام یکی از شهرهای قدیم بمصر علیا
نام خدای مصریان قدیم، و کلمه آمین عربی را (که امروز به معنی برآور، روا فرما، استجابت کن است) حدس میزنند که همین آمون باشد، نام چهاردهمین پادشاه یهودا، پسر مِنسه که در 22 سالگی بسال 642 قبل از میلاد بسلطنت رسید، نام یکی از شهرهای قدیم بمصر علیا
جیحون، آمل، آمو، آموی: چو از رود آمون گذشت آن سپاه برآمد هیاهو ز ماهی بماه، هاتفی، آن رود که خوشتر است از آمون بی شبهه که هست رود سیحون، ؟ (از فرهنگها)
جیحون، آمل، آمو، آموی: چو از رود آمون گذشت آن سپاه برآمد هیاهو ز ماهی بماه، هاتفی، آن رود که خوشتر است از آمون بی شبهه که هست رود سیحون، ؟ (از فرهنگها)
بر وزن و معنی وارون یعنی نگون باشد، چه سراگون سرنگون را گویند، (برهان)، واژون، واژگون، سرنگون، معلق، سراشیب، و ظاهراً این کلمه جز در حال ترکیب مستعمل نیست
بر وزن و معنی وارون یعنی نگون باشد، چه سراگون سرنگون را گویند، (برهان)، واژون، واژگون، سرنگون، معلق، سراشیب، و ظاهراً این کلمه جز در حال ترکیب مستعمل نیست
فلزیست که در طبیعت غالبا بشکل اکسید یا کربناتیا سولفور دو فر وجود دارد. آنها را در کوره میگدازند و از آنها آهن خالص بدست میاورند و آن جسمی است سخت و محکم وزن مخصوص آن 8، 7 و در 1530 درجه حرارت گداخته میشود. اهن در هر جا وجود دارد و یکی از مفیدترین عناصر است و با زغال اساس صنعت را تشکیل میدهد یا آهن پولاد. آهن نر ذکر مقابل نرم آهن. یا آهن تر. آهن جوهر دار آهن سبز. یا آهن چکش خور. آهنی که بوسیله چکش قابلیت کشش و تشکیل باشکال مختلف را داشته باشد، یا آهن نر. پولاد روهینا مقابل نرم آهن. یا آهن افسرده کوفتن، کاری بیهوده کردن آهن سرد کوفتن، یا آهن سرد کوفتن، یا مثل دیو از آهن گریختن، سخت از چیزی دوری جستن، یا عصر (دورهء) آهن سومین دوره زندگی صنعتی انسان از لحاظ تقسیمات دیرین شناسی. اکنون نیز انسان در همین دوره زیست میکند آخرین بخش از دوره فلزات. این دوره از زمان پیدایش آهن (یعنی تقریبا 900 ق. م) آغاز میگردد عصر حدید، شمشیر، مطلق سلاح آهنین از درع و جوشن و خود ورانین و جز آنها، زنجیر
فلزیست که در طبیعت غالبا بشکل اکسید یا کربناتیا سولفور دو فر وجود دارد. آنها را در کوره میگدازند و از آنها آهن خالص بدست میاورند و آن جسمی است سخت و محکم وزن مخصوص آن 8، 7 و در 1530 درجه حرارت گداخته میشود. اهن در هر جا وجود دارد و یکی از مفیدترین عناصر است و با زغال اساس صنعت را تشکیل میدهد یا آهن پولاد. آهن نر ذکر مقابل نرم آهن. یا آهن تر. آهن جوهر دار آهن سبز. یا آهن چکش خور. آهنی که بوسیله چکش قابلیت کشش و تشکیل باشکال مختلف را داشته باشد، یا آهن نر. پولاد روهینا مقابل نرم آهن. یا آهن افسرده کوفتن، کاری بیهوده کردن آهن سرد کوفتن، یا آهن سرد کوفتن، یا مثل دیو از آهن گریختن، سخت از چیزی دوری جستن، یا عصر (دورهء) آهن سومین دوره زندگی صنعتی انسان از لحاظ تقسیمات دیرین شناسی. اکنون نیز انسان در همین دوره زیست میکند آخرین بخش از دوره فلزات. این دوره از زمان پیدایش آهن (یعنی تقریبا 900 ق. م) آغاز میگردد عصر حدید، شمشیر، مطلق سلاح آهنین از درع و جوشن و خود ورانین و جز آنها، زنجیر