جدول جو
جدول جو

معنی آهوای - جستجوی لغت در جدول جو

آهوای
نام شهری کنار جیحون. (شعوری). و ظاهراً این کلمه مصحف آموی باشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آهوری
تصویر آهوری
خردل، سس یا چاشنی غلیظ و تندی که با مخلوط کردن دانه های گیاه خردل در آب یا سرکه تهیه می شود،
در علم زیست شناسی گیاهی از تیرۀ چلیپاییان با برگ هایی شبیه برگ ترب، گل های زرد رنگ، دانه های ریز و قهوه ای و طعم تند،
دانه های ساییده شدۀ این گیاه که به عنوان چاشنی استفاده می شود، اسفندان، خردله، سپندان، سپندین
فرهنگ فارسی عمید
رمندگی، (برهان)، عیبناکی، (برهان)،
نام شهری کنار جیحون، و ظاهراً این صورت مصحف آموی باشد
لغت نامه دهخدا
تخم ترتیزک سفید، خردل، و فرهنگها بیت ذیل را شاهد می آورند:
وقت برجستن چو آهوئیست تند
گاه بررفتن چو آهوریست تیز،
شهاب طلحه
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
نام محلی کنار راه سمنان بدامغان، میان تیلستان و کلاته یعقوب در 266 هزارگزی طهران
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
جمع واژۀ آهو:
همه مرگ رائیم پیر و جوان
که مرگ است چون شیر و ما آهوان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(آهْ)
اهواز:
گر از بهار خلق تو بوئی برد صبا
روید شکر ز نیش عقارب به آهواز.
سیف اسفرنگ
لغت نامه دهخدا
آواه
لغت نامه دهخدا
در تداول عامّه، حرف ندا و گاه علامت تحذیر است
لغت نامه دهخدا
در حال اضافه، آهو، غزال:
یارب آن آهوی مشکین بختن بازرسان
وآن سهی سرو خرامان بچمن بازرسان،
حافظ
در چالوس، کاکنج. عروس در پرده
لغت نامه دهخدا
(هَُ دَ رَ)
دهی است از بخش هوراند شهرستان اهر. دارای 302 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله، برنج، پنبه، انگور و سردرختی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آهوپای
تصویر آهوپای
بنا یا خانه آهو پای. خانه شش پهلو خانه مسدس خانه شش ضلعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آوای
تصویر آوای
آواه، آوه، آوخ خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهای
تصویر آهای
حرف ندا آی: آهای حسن، علامت تحذیر است مراقب باش، بر حذر باش خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهای
تصویر آهای
حرف ندا، آی، علامت تحذیراست، مراقب باش، برحذر باش
فرهنگ فارسی معین
صوتی که به واسطه ی آن، گالشان در جنگل یکدیگر را صدا کنند
فرهنگ گویش مازندرانی