جدول جو
جدول جو

معنی آنی - جستجوی لغت در جدول جو

آنی
موقت، موقتی، فوری، بی درنگ
تصویری از آنی
تصویر آنی
فرهنگ فارسی عمید
آنی
آن، آب بغایت گرم، (مهذب الاسماء)، مرد بغایت بردبار
لغت نامه دهخدا
آنی(نی ی)
انی. در بعض کلمات عرب بجای یاء نسبت آید، چون صنعانی، منسوب بصنعاء
لغت نامه دهخدا
آنی
نام شهر و دژی استوار به ارمینیه، میان خلاط و گنجه
لغت نامه دهخدا
آنی
پسوند انی، حرف نسبت است چون یاء: خسروانی، کیانی، کاویانی، پهلوانی، بجای خسروی و کیی و کاویی و پهلوی:
ببخشای بر پهلوانی ّ من
بدین بازوی خسروانی ّ من،
فردوسی،
برافراشته کاویانی درفش
همایون همان خسروانی درفش،
فردوسی،
یکی پهلوانی نهادند خوان
نشستند بر خون او فرّخان،
فردوسی،
کنون تاجت آوردم ای شاه و تخت
ببار آمد آن خسروانی درخت،
فردوسی،
پیاده بدینسان ز پرده سرای
برنجیدت آن خسروانی دو پای،
فردوسی،
وز این ریدکان سپهبدپرست
وز این باغ و این خسروانی نشست،
فردوسی،
تنش را یکی پهلوانی قبای
بپوشید و از کوه بگذارد پای،
فردوسی،
گشاده زبان و جوانیت هست
سخن گفتن پهلوانیت هست،
فردوسی،
ترا گاه بزم است و آوای رود
کشیدن می و پهلوانی سرود،
فردوسی،
دو لب پر ز خنده دو رخ پر ز شرم
کیانی زبان پر ز گفتار نرم،
فردوسی،
بدان تیز زهر آبگون خنجرش
همی کرد چاک آن کیانی برش،
فردوسی،
بزور کیانی بیازید دست
جهانسوز مار از جهانجو بجست،
فردوسی،
بتندی میان کیانی به بست
بر آن بارۀ شیردل برنشست،
فردوسی،
سخنهای منظوم شاعر شنیدن
بود سیرت و شیمت خسروانی،
منوچهری
لغت نامه دهخدا
آنی
فی الفور، فوری، آناً
لغت نامه دهخدا
آنی
زود گذر گذرا
تصویری از آنی
تصویر آنی
فرهنگ لغت هوشیار
آنی
بیدرنگ، زودگذر، گذرا
تصویری از آنی
تصویر آنی
فرهنگ واژه فارسی سره
آنی
بلافاصله، دردم، فوراً، فوری، فی الفور، زودگذر، موقتی، موقت
متضاد: دیرپا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آنی
فوريٌّ
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به عربی
آنی
Instant
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آنی
instantané
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آنی
instantáneo
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آنی
мгновенный
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به روسی
آنی
sofort
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به آلمانی
آنی
миттєвий
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
آنی
natychmiastowy
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به لهستانی
آنی
即时的
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به چینی
آنی
instantâneo
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
آنی
istantaneo
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
آنی
فوری
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به اردو
آنی
তাত্ক্ষণিক
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به بنگالی
آنی
papo hapo
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
آنی
anlık
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آنی
즉각적인
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به کره ای
آنی
即座の
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
آنی
तत्कालिक
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به هندی
آنی
instan
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
آنی
ทันที
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به تایلندی
آنی
direct
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به هلندی
آنی
מיידי
تصویری از آنی
تصویر آنی
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آنیا
تصویر آنیا
(دخترانه)
نام مستعار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آنیل
تصویر آنیل
(پسرانه)
معروف، نامدار
فرهنگ نامهای ایرانی
ظرف کره گیری از ماست، خم کوچک سفالین که دوغ در آن ریزند و جنبانند تا کره آن جدا شود انین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنیه
تصویر آنیه
جمع انا، آوندان آبدان ها، جمع انا ظرفها ظروف آبدانها
فرهنگ لغت هوشیار