جدول جو
جدول جو

معنی آنتکلیس - جستجوی لغت در جدول جو

آنتکلیس
فرانسوی تاکدیسک
تصویری از آنتکلیس
تصویر آنتکلیس
فرهنگ لغت هوشیار
آنتکلیس
تاکدیسک
تصویری از آنتکلیس
تصویر آنتکلیس
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تکلیس
تصویر تکلیس
آهک کردن، آهک مالی کردن، اندود کردن با آهک یا ساروج، در علم شیمی حرارت دادن به جسمی تا مانند آهک شود
فرهنگ فارسی عمید
(اَ کَ)
مارماهی. (منتهی الارب) (تذکرۀ داود ضریر انطاکی) (ناظم الاطباء) (از المعرب جوالیقی ص 338). انقلیس. جری. جریث. حنکلیس. جنکلیز. (یادداشت مؤلف) ، محسوب. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
حمله کردن و کوشیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) ، بددلی کردن و گریختن. از اضداد است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، سیراب گر دیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آهک اندودن خانه را. (از اقرب الموارد) ، نزد اطباء آن است که چیزی را در آتش به درجه ای رسانند که همچو آهک شود. (از بحر الجواهر) (از کشاف اصطلاحات الفنون). به اصطلاح کیمیا سوزانیدن چیزی را تا مانند آهک گردد. (ناظم الاطباء).
- تکلیس اجسام، اصطلاح علم شیمی است و آن این است که یکی از اجسام آلی را بوسیله حرارت تجزیه می نمایند و آلوژن را آزاد میکنند. و تکلیس جسم ممکن است باآهک یا آهک سوددار انجام گیرد. رجوع به کتاب روش تهیۀ مواد آلی دکتر صفوی ص 155 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حنکلیس
تصویر حنکلیس
یونانی تازی گشته مار ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
آهکی کردن، آهک مالی آهک اندایی آهک زدن آهک مالی کردن باآهک و ساروج اندودن، حرارت دادن بجسمی تا همچون آهک گردد، آهک مالی، جمع تکلیسات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکلیس
تصویر تکلیس
((تَ))
آهک مالی کردن، به جسمی گرما دادن تا مانند آهک شود
فرهنگ فارسی معین