جدول جو
جدول جو

معنی آنارشیست - جستجوی لغت در جدول جو

آنارشیست
طرفدار آنارشیسم، کسی که خواهان ایجاد اغتشاش و بی نظمی است، هرج و مرج طلب
تصویری از آنارشیست
تصویر آنارشیست
فرهنگ فارسی عمید
آنارشیست
مفسده جو
تصویری از آنارشیست
تصویر آنارشیست
فرهنگ لغت هوشیار
آنارشیست
بی سالار، خودسر
تصویری از آنارشیست
تصویر آنارشیست
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آنارشی
تصویر آنارشی
هرج و مرج، بی نظمی، وضع جامعه ای که در آن دولت و قانون وجود نداشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سناریست
تصویر سناریست
کسی که فیلم نامه می نویسد، فیلم نامه نویس
فرهنگ فارسی عمید
اندیشه ای که سعادت نوع بشر را در معدوم شدن حکومت ها و قوانین آن ها می داند و از ادارۀ کشور به وسیلۀ گروه های داوطلب خودگردان جانبداری می کند، اقتدارگریزی
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
طرفداری از هرج و مرج. جانبداری از اغتشاش.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
هرج و مرج طلب. هرج و مرج خواه.
لغت نامه دهخدا
تصویری از آنارشی
تصویر آنارشی
فرانسوی بنگرید به انارشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناریست
تصویر سناریست
نویسنده نمایشنامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنار شیسم
تصویر آنار شیسم
فرانسوی بنگرید به انرشیسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنار شیست
تصویر آنار شیست
بنگرید به انار شیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنارشیسم
تصویر آنارشیسم
طرفداری از اغتشاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنارشیسم
تصویر آنارشیسم
هرج و مرج طلبی، نوعی فلسفه سیاسی که مبنای آن بر یک جامعه بدون حکومت قرار گرفته است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سناریست
تصویر سناریست
((س))
سناریو نویس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آنارشی
تصویر آنارشی
اغتشاش، هرج و مرج، بی نظمی، بی سروسامانی، خودسری مردم، وضع مملکتی که قانون نداشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آنالیست
تصویر آنالیست
آناکاو، فرگشا، واکاو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آنارشیسم
تصویر آنارشیسم
بی سالاری، خودسرانگی
فرهنگ واژه فارسی سره
سناریونویس، فیلم نامه نویس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آشوب، بلوا، بی قانونی، بی نظمی، هرج ومرج، هردمبیل
فرهنگ واژه مترادف متضاد