- آمرانه
مانند آمر، همچون آمران مانند فرماندهان
معنی آمرانه - جستجوی لغت در جدول جو
- آمرانه (مِ نَ / نِ)
چون آمر
- آمرانه
مانند آمران همچون فرماندهان: آمرانه سخن میگوید
- آمرانه ((مِ نِ))
تحکم آمیز
- آمرانه
باتحکم، تحکم آمیز، رئیس مابانه، قلدرانه
- آمرانه
استبداديٌّ
- آمرانه
Peremptory
- آمرانه
péremptoire
- آمرانه
категорический
- آمرانه
zwingend
- آمرانه
категоричний
- آمرانه
kategoryczny
- آمرانه
强制的
- آمرانه
peremptório
- آمرانه
perentorio
- آمرانه
قطعی
- آمرانه
dwingend
- آمرانه
কঠোর
- آمرانه
wa lazima
- آمرانه
kesin
- آمرانه
단호한
- آمرانه
断定的な
- آمرانه
perentorio
- آمرانه
निर्णायक
- آمرانه
tegas
- آمرانه
เด็ดขาด
- آمرانه
חָרוּץ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(مُرْ را نَ)
لغت نامه دهخدا
نیزۀ نرم. (مهذب الاسماء). واحد مران است. رجوع به مرّان شود، درختی که از آن نیزه می سازند. (ناظم الاطباء). رجوع به مرّان شود
