از پهلوی به معنی شمار، آماره، آوار، آواره، اواره، اوارجه، حساب: آنگهی گنجور مشک آمار کرد تا مر او را زآن نهان بیدار کرد، رودکی احصائیّه، (فرهنگستان)
از پهلوی به معنی شمار، آماره، آوار، آواره، اَواره، اَوارِجه، حساب: آنگهی گنجور مشک آمار کرد تا مر او را زآن نهان بیدار کرد، رودکی احصائیّه، (فرهنگستان)
حساب، شمار، واژه ای است فارسی، برابر استاتیستیک یا احصائیه، علمی که موضوع آن طبقه بندی علمی وقایع اجتماعی است، و قاعده آن محاسبه و نشان دادن نتیجه به صورت ارقام و اعداد است مثل شماره جمعیت یک ده، میزان محصولات صنعتی یا کشاورزی
حساب، شمار، واژه ای است فارسی، برابر استاتیستیک یا احصائیه، علمی که موضوع آن طبقه بندی علمی وقایع اجتماعی است، و قاعده آن محاسبه و نشان دادن نتیجه به صورت ارقام و اعداد است مثل شماره جمعیت یک ده، میزان محصولات صنعتی یا کشاورزی
فرانسوی شتابه واحد مقیاس جهت اندازه گرفتن شدت جریان برق و آن عبارتست از مقدار جریان الکتریسیته که در یک ثانیه بتواند 118 را میلی گرم نقره را از یک نمک محلول نقره در کاتد رسوب دهد
فرانسوی شتابه واحد مقیاس جهت اندازه گرفتن شدت جریان برق و آن عبارتست از مقدار جریان الکتریسیته که در یک ثانیه بتواند 118 را میلی گرم نقره را از یک نمک محلول نقره در کاتد رسوب دهد