جدول جو
جدول جو

معنی آغلیس - جستجوی لغت در جدول جو

آغلیس
بمعنی شام میان دو شط، نام باستانی که به بین النهرین میداده اند، الجزیره
لغت نامه دهخدا
آغلیس
پنج انگشت
تصویری از آغلیس
تصویر آغلیس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلیس
تصویر آلیس
(دخترانه)
بانوی نجیب زاده، دختر اصیل، خانم با اصل و نسب
فرهنگ نامهای ایرانی
(بَ)
به آخر شب کاری کردن. (زوزنی) ، در تاریکی آخر شب رفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، در تاریکی آخر شب بر آب وارد گردیدن، یقال: غلسنا الماء، ای وردنا بغلس، در تاریکی شب نماز گزاردن: و غلسنا الصلوه اذا فعلنا الصلوه بغلس. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و فی الحدیث: کنا نغلس من جمع الی منی، ای نسیر الیها ذلک الوقت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
اغلیفس. دوسر. (مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
از اعلام خران است. (منتهی الارب) (آنندراج). من اعلام الحمر. علم است برای خری. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
نوعی قارچ سمی
فرهنگ گویش مازندرانی