- آشور (پسرانه)
برهم زننده، تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد
معنی آشور - جستجوی لغت در جدول جو
- آشور
در کلمات مرکبه مثل دویت آشور و تنورآشور، مخفف آشورنده است، یعنی بهم زننده
- آشور
نام پسر دوم سام بن نوح، و مملکت آشور به نام او خوانده شده است
نام رب النوع بزرگ آسوریان
نام رب النوع بزرگ آسوریان
- آشور
گوشه ای است در دستگاه راست ماهور و دستگاه راست پنجگاه
- آشور
از مراتع سابق شبه جزیره ی میانکاله بهشهر که دهکده ی آشوراده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مربوط به آشور، از مردم آشور، طایفۀ نصاری از نژاد سامی که در ترکیه و ایران به سر می برند، آسوری، زبانی از شاخۀ زبان های حامی - سامی که در میان این قوم رایج بوده است
حریص، صاحب آز، آزمند، برای مثال چو داننده مردم بود آزور / همی دانش او نیاید به بر (فردوسی - ۷/۵۲) برای مثال جرعۀ جام جود اگر بخورم / نکند درد منّتم مخمور ی مرد باش ای حمیّت قانع / خاک خور ای طبیعت آزور (انوری - ۲۳۸)
غریب، بیگانه، مجهول، غیرمعروف، ناشناس، گمنام، برای مثال چه کنم از جفای دهر که من / هستم آشوغ در میان شما (طرطری - لغتنامه - آشوغ)
رجوع به آسوریان شود،
نام طائفه ای از مردم قزوین
نام طائفه ای از مردم قزوین
روضه خوانی زنانه