دیوی از پیروان اهریمن که به سخن چینی و دروغ گفتن می پردازد، برای مثال گفته اش جملگی دروغ بود / او سخن چین چو آسموغ بود (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۴)
دیوی از پیروان اهریمن که به سخن چینی و دروغ گفتن می پردازد، برای مِثال گفته اش جملگی دروغ بُوَد / او سخن چین چو آسموغ بُوَد (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۴)
یسترن. خاورشناس دانمارکی. او بدستیاری هیبرگ ترجمه الحجاج لاصول العلوم الریاضیه را چاپ کرد و در درس جداول فلکی با محمد بن موسی خوارزمی همکاری کرد. رسموس به سال 1847م. دیده بر جهان گشود و به سال 1921 درگذشت. (از اعلام المنجد)
یسترن. خاورشناس دانمارکی. او بدستیاری هیبرگ ترجمه الحجاج لاصول العلوم الریاضیه را چاپ کرد و در درس جداول فلکی با محمد بن موسی خوارزمی همکاری کرد. رسموس به سال 1847م. دیده بر جهان گشود و به سال 1921 درگذشت. (از اعلام المنجد)
نام دیوی از تابعان آهرمن که سخن چینی و دروغ گفتن میان دو کس و جنگ انداختن دو تن بدو متعلق است، (جهانگیری)، آشموغ: گفته اش جملگی دروغ بود او سخن چین چو آسموغ بود، طیان، چنین قصه ها خود نباشد دروغ نماند بافسانۀ آسموغ، ؟ (از کتاب موسوم بخرم بهشت، از انجمن آرا)
نام دیوی از تابعان آهرمن که سخن چینی و دروغ گفتن میان دو کس و جنگ انداختن دو تن بدو متعلق است، (جهانگیری)، آشموغ: گفته اش جملگی دروغ بود او سخن چین چو آسموغ بود، طیان، چنین قصه ها خود نباشد دروغ نماند بافسانۀ آسموغ، ؟ (از کتاب موسوم بخرم بهشت، از انجمن آرا)
جایگاهی است نزدیک کوفه که مهران بروزگار فتوح بدانجا نزول کرد. (ازمعجم البلدان). و رجوع به ج 1 ص 182 همین کتاب شود، قابل تجهیزات. (واژه های فرهنگستان ایران)
جایگاهی است نزدیک کوفه که مهران بروزگار فتوح بدانجا نزول کرد. (ازمعجم البلدان). و رجوع به ج 1 ص 182 همین کتاب شود، قابل تجهیزات. (واژه های فرهنگستان ایران)
خاورشناس دانمارکی که زبان فارسی و سنسکریت را آموخت. وی درباره تصوف شعرای ایران بویژه حافظ نوشته هایی دارد. او تعدادی از نصوص هندی را به زبان دانمارکی نقل کرده است. ولادت او به سال 1853م. بوده است. (از اعلام المنجد)
خاورشناس دانمارکی که زبان فارسی و سنسکریت را آموخت. وی درباره تصوف شعرای ایران بویژه حافظ نوشته هایی دارد. او تعدادی از نصوص هندی را به زبان دانمارکی نقل کرده است. ولادت او به سال 1853م. بوده است. (از اعلام المنجد)
به لغت یونانی نوعی از مرو باشد که آن را بشیرازی مرورشک خوانند. وبوی آن کمتر از مرو خوش باشد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نوعی از مرو باشد یعنی رستنی که آن را به شیرازی مرورشک خوانند. بوی آن کمتر از مرو خوش است. (هفت قلزم). نوعی از مرو است و از تمام اقسام مروکم بوتر است. لفظ مذکور معرب از زبان یونانی است. (فرهنگ نظام). و رجوع به مرو و مرورشک و اشمرسا شود
به لغت یونانی نوعی از مرو باشد که آن را بشیرازی مرورشک خوانند. وبوی آن کمتر از مرو خوش باشد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نوعی از مرو باشد یعنی رستنی که آن را به شیرازی مرورشک خوانند. بوی آن کمتر از مرو خوش است. (هفت قلزم). نوعی از مرو است و از تمام اقسام مروکم بوتر است. لفظ مذکور معرب از زبان یونانی است. (فرهنگ نظام). و رجوع به مرو و مرورشک و اشمرسا شود
نام چندین زن از دودۀهخامنشی و ازجمله دختر کورش، و شاید واستی که در تورات نام او مسطور است هم او باشد. در اول زن برادر خویش کامبوزیا (کمبوجیه) بود، پس از او با سمردیس مغ شوهر کرد و شوی سوم او دارایاوش (داریوش) است و از او دو فرزند آورد، یکی بنام خشایارشا و دیگری آرتابازان، و این ملکه شوهر خود شاهنشاه ایران دارایاوش را به تسخیر یونان برانگیخت. و این نام در اوستا هوطاوسه آمده است. و اطوسای دیگری دختر چایش پس است و نیز نام دختر اردشیر دوم و خواهر و زن اردشیر سوم است
نام چندین زن از دودۀهخامنشی و ازجمله دختر کورش، و شاید واستی که در تورات نام او مسطور است هم او باشد. در اول زن برادر خویش کامبوزیا (کمبوجیه) بود، پس از او با سمردیس مغ شوهر کرد و شوی سوم او دارایاوش (داریوش) است و از او دو فرزند آورد، یکی بنام خشایارشا و دیگری آرتابازان، و این ملکه شوهر خود شاهنشاه ایران دارایاوش را به تسخیر یونان برانگیخت. و این نام در اوستا هوطَاوسه آمده است. و اَطوسای دیگری دختر چایش پس است و نیز نام دختر اردشیر دوم و خواهر و زن اردشیر سوم است