جدول جو
جدول جو

معنی آزمایشگاه - جستجوی لغت در جدول جو

آزمایشگاه
جایی که در آن آزمایش های علمی و فنی به عمل آورند و ادوات آزمایش در آنجا فراهم باشد، لابراتوار
فرهنگ فارسی عمید
آزمایشگاه(زْ / زِ یِ)
جای آزمایش. مورد آزمایش. محل امتحان
لغت نامه دهخدا
آزمایشگاه
محل امتحان، جای آزمایش، لابراتوار
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
فرهنگ لغت هوشیار
آزمایشگاه
محلی مجهز به وسایل لازم برای انجام تجارب علمی به وسیله متخصصان یا دانشجویان. لابراتوار، محلی برای آزمایش، محل تجربه کردن
فرهنگ فارسی معین
آزمایشگاه
معملٌ
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به عربی
آزمایشگاه
Laboratory
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آزمایشگاه
laboratoire
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آزمایشگاه
পরীক্ষাগার
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به بنگالی
آزمایشگاه
لیبارٹری , تجربہ گاہ
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به اردو
آزمایشگاه
laboratuvar
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آزمایشگاه
maabara
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
آزمایشگاه
מעבדה
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به عبری
آزمایشگاه
실험실
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به کره ای
آزمایشگاه
実験室
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
آزمایشگاه
प्रयोगशाला
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به هندی
آزمایشگاه
laboratorium
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
آزمایشگاه
ห้องปฏิบัติการ
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به تایلندی
آزمایشگاه
laboratorium
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به هلندی
آزمایشگاه
laboratorio
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آزمایشگاه
laboratorio
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
آزمایشگاه
laboratório
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
آزمایشگاه
实验室
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به چینی
آزمایشگاه
laboratorium
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به لهستانی
آزمایشگاه
лабораторія
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
آزمایشگاه
Labor
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به آلمانی
آزمایشگاه
лаборатория
تصویری از آزمایشگاه
تصویر آزمایشگاه
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به آزمایشگاه مربوط به آزمایشگاه لابوراتواری: عملیات آزمایشگاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزمایشگری
تصویر آزمایشگری
Experimentation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آزمایشگری
تصویر آزمایشگری
экспериментирование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آزمایشگری
تصویر آزمایشگری
Experimentierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آزمایشگری
تصویر آزمایشگری
експериментування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آزمایشگری
تصویر آزمایشگری
eksperymentowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آزمایشگری
تصویر آزمایشگری
实验
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آزمایشگری
تصویر آزمایشگری
experimentação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آزمایشگری
تصویر آزمایشگری
sperimentazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی