جدول جو
جدول جو

معنی آزادگی - جستجوی لغت در جدول جو

آزادگی
آزاد بودن، وارستگی، جوانمردی
تصویری از آزادگی
تصویر آزادگی
فرهنگ فارسی عمید
آزادگی(دَ / دِ)
حریت. جوانمردی. اصالت. نجابت. شرافت. مروّت. مکرمت. (دستوراللغه). وارستگی. مردمی:
همه آزادگی و همت تو
قهر کرده ست مر کیانا را.
خسروانی یا خسروی.
ابوالمظفر شاه چغانیان که برید
به تیز دشنۀ آزادگی گلوی سؤال.
منجیک.
بداد و دهش دل توانگر کنید
از آزادگی بر سر افسر کنید.
فردوسی.
بزرگان گنج سیم و زر گوالند
تو از آزادگی مردم گوالی.
طیان مرغزی.
به آزادگی از همه شهریاران
پدیدار همچون یقین از گمانی.
فرخی.
اینت آزادگی و بارخدائی و کرم
اینت احسانی کآن را نه کران است و نه مر.
فرخی.
ای صورت تو بر فلک رادی آفتاب
ای عادت تو بر تن آزادگی روان.
فرخی.
نشان کریمی ّ و آزادگی
برآوردن مردم ممتحن
به آزادمردی ّ و آزادگی
تو کس دیده ای درخور خویشتن ؟
از آزادگان هرکه او پیشتر
بشکر تو دارد زبان مرتهن...
فرخی.
آزادگی آموخته زو طریق
رادی گرفته زو رسوم و سنن
وآزادگان را برکشیده ز چاه
چاهی که پایانش نیابد رسن.
فرخی.
ای به آزادگی ّ و نیک خوئی
نه عجم دیده چون تو و نه عرب.
فرخی.
تو را بمردی و آزادگی میان سپاه
هزار نام بدیع است و صدهزار لقب.
فرخی.
ای خوی تو خجسته و رای تو چون تو راست
دائم تو را بفضل و به آزادگی هواست.
فرخی.
بعلم و عدل و به آزادگی ّ و نیکخوئی
مؤیّد است و موفق مقدم است و امام.
فرخی.
ملک چنانکه ز آزادگی سزید گزید
ز آهوان چو نگاری ز بتکدۀ فرخار.
فرخی.
بدین کریمی و آزادگی که داند بود
مگر امیر نکوسیرت نکوکردار.
فرخی.
ای بحرّی و به آزادگی از خلق پدید
چون گلستان شکفته ز سیه شورستان.
فرخی.
همه پادشاهان همی زو زنند
بشاهی ّ و آزادگی داستان.
فرخی.
دانش و آزادگی ّ و دین و مروت
این همه را خادم درم نتوان کرد.
عنصری.
هزار سال همیدون بزی بپیروزی
بمردمی ّ و به آزادگی ّ و نیک خوی.
منوچهری.
خوی بد اندر ره آزادگی
قید دو دست و غل بر گردنست.
ناصرخسرو.
در ره آزادگیست قول وی و فعل وی
پاک ز تزویر و زرق دور ز تلبیس و بند.
سوزنی.
طریق صدق بیاموز ز آب صاف ای دل
براستی طلب آزادگی ز سرو چمن.
حافظ.
سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
گردهد دست که دامن ز جهان درچینم.
حافظ.
، آسایش. آسودگی. شادی:
هست خلّت عین کارافتادگی
گر خلیلی کم طلب آزادگی.
عطار.
- آزادگی کردن، جوانمردی نمودن:
نه جز آزادگی کردن ترا کاری همی بینم.
فرخی.
بر ظن نیکوقصد کردم بدو
آزادگی کرد و وفا کرد ظن.
فرخی.
- آزادگی نمودن، ابراز، اظهار و اعلام آزادگی:
آزاده برکشیدن و رادان رسوم اوست
وآزادگی نمودن و رادی شعار او.
فرخی.
زآزادگی نمودن کردارهای نیک
آزادگان بشکر تو گشتند مرتهن.
فرخی.
- امثال:
آزادگی و طمع بهم ناید.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
آزادگی
حریت، جوانمردی
تصویری از آزادگی
تصویر آزادگی
فرهنگ لغت هوشیار
آزادگی((دَ یا دِ))
حریت، جوانمردی، نجابت، اصالت، آسایش، آسودگی
تصویری از آزادگی
تصویر آزادگی
فرهنگ فارسی معین
آزادگی
آزادمنشی، اختیار، اصالت، جوانمردی، حریت، وارستگی
متضاد: اسارت، بندگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
رنجیدگی، دلتنگی، رنجش، زخم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
آماده و مهیا بودن، برای مثال آن جهان صورت شود آن مادگی / هرکه در مردی ندید آمادگی (مولوی - ۹۲۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
ساختگی، بسیج، تهیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
صدمه، جراحت، خستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
((زَ یا زُ دِ))
رنجش، رنجیدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
((دِ))
آماده بودن، تهیه، بسیج، استعداد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
Vexation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
Preparation, Preparedness, Readiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
préparation, disponibilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
vexation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
ความรำคาญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
voorbereiding, paraatheid, gereedheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
ergernis
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
preparação, prontidão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
preparación, disposición
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
vejación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
preparazione, prontezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
vessazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
підготовка , готовність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
vexação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
准备 , 准备状态
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
恼怒
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
udręka
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
przygotowanie, gotowość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
роздратування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
Vorbereitung, Bereitschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
Ärger
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
раздражение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
подготовка , готовность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آمادگی
تصویر آمادگی
การเตรียมการ , ความพร้อม
دیکشنری فارسی به تایلندی