جدول جو
جدول جو

معنی آراکس - جستجوی لغت در جدول جو

آراکس
نام قدیم رودخانه ای در ایران بطول 700 هزار گز که از نزدیکی تخت جمشید گذشته و برود مدوس پیوسته بخلیج فارس می ریخته است، نام رودخانه ای در مرز ایران به آذربایجان که برود کر پیوندد، رود ارس
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ)
پسر آله آس و از اشخاص بنام لاریس که با مردونیه فرمانده قشون خشایارشا در جنگ با یونان همکاری کرد. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 1 ص 854 شود
لغت نامه دهخدا
جزیره، و ظاهراً مصحف آداک است
لغت نامه دهخدا
(کِ)
گاوی که در مرکز خرمن بندند بوقت کوفتن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گاوی که در میان خرمن کاه دارند و دیگرگاوان را بر گرد او گردانند برای خرد کردن خرمن. (کنزاللغات). گاو که در پیش گاو رود. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
وادیی است. (منتهی الارب) (آنندراج). نام وادیی. (ناظم الاطباء). نام بیابانی. (کنز اللغات). یاقوت حموی اشعاری در بارۀ این وادی از داود بن عوف و عباس بن مروان سلمی آورده است. رجوع به معجم البلدان ج 4 ص 209شود، نام رودخانه ایست. (کنزاللغات)
لغت نامه دهخدا
فرانسوی بوره تنگار تنکار ملح آبدار برات سدیم که فرمول شیمیایی آن میباشد. وزن مخصوصش 7، 1 و سختیش بین 2 تا 5، 2 است. بوره طبیعی مزه گس دارد تنگار ملح الصناعه. براکس، شکر سفید
فرهنگ لغت هوشیار
دستگاهی مراقبت کننده جهت ردگیری هواپیماهای دشمن که در هواپیمای خودی نصب می کنند، خبرچین
فرهنگ فارسی معین