جدول جو
جدول جو

معنی آراض - جستجوی لغت در جدول جو

آراض
جمع واژۀ ارض
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آران
تصویر آران
(پسرانه)
دشت نسبتا گرم و صاف، دارای طبیعت گرم، اسم شهری قدیمی که قباد ان را بنا کرد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرام
تصویر آرام
(پسرانه)
ساکت، آهسته ساکت سنگینی و وقار مکان خلوت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آراز
تصویر آراز
(پسرانه)
آراز، قهرمان منصوب به طایفه آس، گویش ترکی رودخانه ارس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آراد
تصویر آراد
(پسرانه)
آراج، نام فرشته ای، نام روز بیست و پنجم از هر ماه شمسی در ایران قدیم که در این روز نو پوشیدن را مبارک و سفر را شوم می دانند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آراج
تصویر آراج
(پسرانه)
آراد، نام روز بیست و پنجم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آراب
تصویر آراب
عضوها، اندام ها
آراب سبعه: در فقه هفت موضع از بدن که هنگام سجده بر زمین می رسد و عبارت است از پیشانی، دو کف دست، دو سر زانو و دو انگشت بزرگ پا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرام
تصویر آرام
ساکت، خاموش، بی حرکت، کنایه از امن، راحت، برای مثال زندگی آرام، آرامش، راحتی، چو دشمن به دشمن بود مشتغل / تو با دوست بنشین به آرام دل (سعدی۱ - ۷۷)
آهسته، بن مضارع آرامیدن و آرمیدن، استراحتگاه، پسوند متصل به واژه به معنای آرامش دهنده
آرامش دهنده مثلاً دلارام،
قرار، سکون، برای مثال ز بس نالۀ چنگ و نای و رباب / نبد بر زمین جای آرام و خواب (فردوسی۷ - ۲۷۴)
جمع واژۀ رئم، آهو های سفید
آرام آرام: آهسته آهسته
آرام شدن: آرام گرفتن، آرمیدن، فرونشستن خشم و اضطراب
آرام کردن: آرامش دادن، آسوده کردن، آرام ساختن
آرام گرفتن: آرامش یافتن، آسودن، آرام شدن
آرام یافتن: آرامش یافتن، آرام شدن، آرام گرفتن، برآسودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حراض
تصویر حراض
اشنان فروش، آهک پز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراض
تصویر اراض
خوان بزرگ: پشمباف پرندباف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراض
تصویر فراض
عارف به فرائض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عراض
تصویر عراض
کرانه، نیزه، شکاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراض
تصویر قراض
پاداش دادن، بازرگانی باوام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براض
تصویر براض
اندک، آبتک کمینه فرو نشست آب در رود یا تالاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرای
تصویر آرای
در ترکیبات بجای (آراینده) آید: انجمنظرای بت آرای چمن آرای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آراب
تصویر آراب
عضو بدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرام
تصویر آرام
آرامش، ثبات، سکون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آران
تصویر آران
آرنج، مرفق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرام
تصویر آرام
((تِ))
قرار، سکون، درنگ، آسایش، راحتی، ساکت، خاموش، امن، به آهستگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آراء
تصویر آراء
اندیشه ها، راه ها، رای ها، راه ها، رای ها، اندیشه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آرام
تصویر آرام
Calm, Hushed, Peaceful, Placid, Rested, Sedate, Serene, Tranquil
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آرام
تصویر آرام
calme, silencieux, paisible, placide, reposé, serein, tranquille
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آرام
تصویر آرام
tranquilo, enmudecido, descansado, sereno
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آرام
تصویر آرام
शांत , विश्रामित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از آرام
تصویر آرام
tenang, sunyi, damai, beristirahat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از آرام
تصویر آرام
สงบ , เงียบ , ผ่อนคลาย , เงียบสงบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آرام
تصویر آرام
kalm, stil, vredig, rustig, uitgerust, sereen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آرام
تصویر آرام
spokojny, cichy, wypoczęty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آرام
تصویر آرام
calmo, silenzioso, tranquillo, placido, riposato, sereno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آرام
تصویر آرام
calmo, silencioso, pacífico, tranquilo, descansado, sereno
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آرام
تصویر آرام
平静的 , 安静的 , 休息的 , 宁静的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آرام
تصویر آرام
спокійний , тихий , відпочилий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آرام
تصویر آرام
ruhig, leise, friedlich, ausgeruht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آرام
تصویر آرام
спокойный , тихий , мирный , отдохнувший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آرام
تصویر آرام
רגוע , שקט , רָגוּעַ , מנוחה , שָׁקֵט , שָׁלוֹם
دیکشنری فارسی به عبری