جدول جو
جدول جو

معنی آتروپین - جستجوی لغت در جدول جو

آتروپین
الکلوئیدی سمّی که از گیاه بلادانه گرفته می شود و در برطرف کردن گرفتگی عضلات و گشادشدن مردمک چشم کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
آتروپین
فرانسوی زهر گیاه از داروها شبه قلیایی است سمی که از مهر گیاه گرفته میشود و در پزشکی و کحالی استعمال میگردد
فرهنگ لغت هوشیار
آتروپین
((تْ رُ))
شبه قلیایی است سمی که از مهرگیاه گرفته می شود و در پزشکی و کحالی استعمال می گردد
فرهنگ فارسی معین
آتروپین
زهر گیاه
تصویری از آتروپین
تصویر آتروپین
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آتروپات
تصویر آتروپات
(پسرانه)
آذرباد، آذرپناه، کسی که آتش نگهدار اوست، اسم سردار آذربایجان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آتروان
تصویر آتروان
(پسرانه)
صورت دیگری از اترابان، نگهبان آتش، پیشوای دین زرتشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آتردین
تصویر آتردین
(پسرانه)
آذردین، نام بهدینی در اوستا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آروین
تصویر آروین
(پسرانه)
تجربه، آزمایش امتحان آزمون
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آترون
تصویر آترون
(پسرانه)
صورت دیگری از اترابان، نگهبان آتش، پیشوای دین زرتشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
(نِ)
ضبط عربی نیتروژن است. رجوع به نیتروژن شود
لغت نامه دهخدا
(آرْ)
اروین. تجربه. آزمایش. امتحان. آزمون
لغت نامه دهخدا
تصویری از آروین
تصویر آروین
تجربه، آزمایش، امتحان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آروین
تصویر آروین
((وِ))
تجربه، امتحان، آزمایش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آنتروپی
تصویر آنتروپی
درگاشت
فرهنگ واژه فارسی سره
آزمایش، آزمون، امتحان، تجربه
فرهنگ واژه مترادف متضاد