معنی спешка - جستجوی لغت در جدول جو
спешка
شتاب، شتاب دهنده
ادامه...
شِتاب، شِتاب دَهَندِه
دیکشنری روسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
спека
گرما، گرم
ادامه...
گَرما، گَرم
دیکشنری اوکراینی به فارسی
вспышка
انفجار، منفجر شدن
ادامه...
اِنفِجار، مُنفَجِر شُدَن
دیکشنری روسی به فارسی
спячка
خوٰاب زمستانی، زمستان گذرانی
ادامه...
خوٰاب زِمِستانی، زِمِستان گُذَرانی
دیکشنری روسی به فارسی
сделка
معامله، با
ادامه...
مُعامِلِه، با
دیکشنری روسی به فارسی
слегка
به طور ملایم، رام شده است، کمی، متوسّط کمیاب
ادامه...
بِه طُورِ مُلایِم، رام شُدِه اَست، کَمی، مُتِوَسِّط کَمیاب
دیکشنری روسی به فارسی
опека
سرپرستی، حمایت، سرد شدن، امانت داری، قیمومیّت، ولایت، مالکیّت
ادامه...
سَرپَرَستی، حِمایَت، سَرد شُدَن، اَمانَت داری، قَیمومیَّت، وِلایَت، مالِکیَّت
دیکشنری روسی به فارسی