معنی остриё - جستجوی لغت در جدول جو
остриё
تیزلبه، تیزی
ادامه...
تیزلَبِه، تیزی
دیکشنری روسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
гострий
تیز، اشاره کرد، سریع، تند، سوزاننده، حادّ
ادامه...
تیز، اِشارِه کَرد، سَریع، تُند، سوزانَندِه، حادّ
دیکشنری اوکراینی به فارسی
остряк
لطیفه گو، ملایم
ادامه...
لَطیفِه گُو، مُلایِم
دیکشنری روسی به فارسی
острый
تیز، اشاره کرد، زننده، بدبو، سریع، تند، سوزاننده، طعنه آمیز، پرشور، غرّش
ادامه...
تیز، اِشارِه کَرد، زَنَندِه، بَدبُو، سَریع، تُند، سوزانَندِه، طَعنِه آمیز، پُرشور، غُرِّش
دیکشنری روسی به فارسی
остро
مشتاقانه، با کمال میل، به طور تند و تیز، خالی، به شدّت، عمیق
ادامه...
مُشتاقانِه، با کَمال مِیل، بِه طُورِ تُند و تیز، خالی، بِه شِدَّت، عَمیق
دیکشنری روسی به فارسی