جدول جو
جدول جو

معنی косить - جستجوی لغت در جدول جو

косить
چمن زدن، راحت شوید
دیکشنری روسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کندن، برخاستن، حفر کردن، حفر چاله، تونل زدن، دقّت، غار رفتن، غار
دیکشنری روسی به فارسی
مایل، دائماً، نامتقارن، نامتناسب
دیکشنری اوکراینی به فارسی
تیز کردن، خشن
دیکشنری روسی به فارسی
نمک پاشیدن، نمک زدایی
دیکشنری روسی به فارسی
مکیدن، سلطنت طلب
دیکشنری روسی به فارسی
چسباندن، درج کنید، ضمیمه کردن
دیکشنری روسی به فارسی
آب شدن فلز، ذوب شد
دیکشنری روسی به فارسی
پرچم زدن، تحریک پذیر
دیکشنری روسی به فارسی
گرفتن، دریافت کنید، تور انداختن، شفّاف، گرفتگی
دیکشنری روسی به فارسی
دود کردن، مه دود
دیکشنری روسی به فارسی
گاز گرفتن، نیشگون گرفتن
دیکشنری روسی به فارسی
ترش کردن، اسید
دیکشنری روسی به فارسی
تغذیه کردن، دمدمی مزاج
دیکشنری روسی به فارسی
چمن زدن، پیچیده کردن
دیکشنری اوکراینی به فارسی
رنگ کردن، رنگ، روشنایی
دیکشنری روسی به فارسی
درخوٰاست کردن، بیماری حرکت
دیکشنری روسی به فارسی
آسفالت کردن، سبک وزن، سنگ فرش کردن، لیتوگرافی، پل زدن، مسیر
دیکشنری روسی به فارسی
رانندگی کردن، راننده تاکسی
دیکشنری روسی به فارسی
خاموش کردن، صدا را خاموش کنید
دیکشنری روسی به فارسی
زاری کردن، ناله
دیکشنری روسی به فارسی
مشارکت کردن، درگیر
دیکشنری روسی به فارسی
پوشیدن، بوته
دیکشنری اوکراینی به فارسی
ترک کردن، ترک، رها کردن، دور انداختن، محبوس کردن، مهار شده
دیکشنری روسی به فارسی
عصبانی کردن، آزار دهنده
دیکشنری روسی به فارسی
پوشیدن، بوته
دیکشنری روسی به فارسی
شیر دوشیدن، کرونا
دیکشنری روسی به فارسی