معنی едко - جستجوی لغت در جدول جو
едко
به طور سوزاننده، سوراخ، تلخ
ادامه...
بِه طُورِ سوزانَندِه، سوراخ، تَلخ
دیکشنری روسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
редко
به طور پراکنده، تصادفاً، به ندرت، غیر قانونی
ادامه...
بِه طُورِ پَراکَندِه، تَصَادُفاً، بِه نُدرَت، غِیرِ قانونی
دیکشنری روسی به فارسی
їдко
به طور سوزاننده، خنده دار، به طور زهرآگین، دمدمی مزاج، تلخ
ادامه...
بِه طُورِ سوزانَندِه، خَندِه دار، بِه طُورِ زَهرآگین، دَمدَمی مِزاج، تَلخ
دیکشنری اوکراینی به فارسی
опосередковано
به طور غیرمستقیم، به صورت مماس، غیر مستقیم، نه به طور خاص
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِمُستَقیم، بِه صورَتِ مُماس، غِیرِ مُستَقیم، نَه بِه طُورِ خاص
دیکشنری اوکراینی به فارسی
опосередкований
غیر مستقیم، غیر شرکت کننده
ادامه...
غِیرِ مُستَقیم، غِیرِ شِرکَت کُنَندِه
دیکشنری اوکراینی به فارسی
редкость
کم تکراری، بی اهمیّت بودن، ندرت، عادّی بودن، پراکندگی، غایب، نادر بودن
ادامه...
کَم تِکرَاری، بی اَهَمیَّت بودَن، نُدرَت، عادّی بودَن، پَراکَندِگی، غایِب، نادِر بودَن
دیکشنری روسی به فارسی