جدول جو
جدول جو

معنی łapać - جستجوی لغت در جدول جو

łapać
گرفتن، برای دریافت، تور انداختن، شفّاف، گرفتگی
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دستگیر کردن، پاداش، گرفتار کردن، گیر کردن، گرفتن
دیکشنری لهستانی به فارسی
نفس نفس زدن، نفخ شکم
دیکشنری لهستانی به فارسی
وصله زدن، اتّصال
دیکشنری لهستانی به فارسی
تکّه کردن، تکانشگری، پشیمان شدن، توبه، شکستن، شمایل شکن، کثیف، نابود کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
چکیدن، چکّه کردن، متراکم شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
مار زدن، رول کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
به دام انداختن، بی بند و باری
دیکشنری لهستانی به فارسی