جدول جو
جدول جو

معنی łamać - جستجوی لغت در جدول جو

łamać
تکّه کردن، تکانشگری، پشیمان شدن، توبه، شکستن، شمایل شکن، کثیف، نابود کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دروغ گفتن، ناعادلانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
وصله زدن، اتّصال
دیکشنری لهستانی به فارسی
گرفتن، برای دریافت، تور انداختن، شفّاف، گرفتگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تکّه تکّه شدن، قطعه
دیکشنری لهستانی به فارسی
دخالت کردن، درختکاری، هک کردن، نابودی
دیکشنری لهستانی به فارسی