übermäßig افراطی، بیش از حد، به طور غیرمنظّم، به طور فوق العاده، به طور مفرط، بهت زیاده، زیادی ادامه... اِفراطی، بیش اَز حَد، بِه طُورِ غِیرِمُنَظَّم، بِه طُورِ فُوق العادِه، بِه طُورِ مُفرِط، بُهت زیادِه، زیادی دیکشنری آلمانی به فارسی