معنی überlaufen - جستجوی لغت در جدول جو
überlaufen
سرریز شدن، سرریز
ادامه...
سَرریز شُدَن، سَرریز
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
überlasten
بار زیاد کردن، اضافه بار
ادامه...
بار زیاد کَردَن، اِضافِه بار
دیکشنری آلمانی به فارسی
überlassen
تحویل دادن، سمت چپ
ادامه...
تَحویل دادَن، سَمت چَپ
دیکشنری آلمانی به فارسی
überlappen
پوشاندن، همپوشانی
ادامه...
پوشاندَن، هَمپوشانی
دیکشنری آلمانی به فارسی