معنی überessen - جستجوی لغت در جدول جو
überessen
پرخوری کردن، پرخوری
ادامه...
پُرخُوری کَردَن، پُرخُوری
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
überlassen
تحویل دادن، سمت چپ
ادامه...
تَحویل دادَن، سَمت چَپ
دیکشنری آلمانی به فارسی
überweisen
ارجاع کردن، انتقال، ارسال کردن
ادامه...
اِرجاع کَردَن، اِنتِقال، اِرسال کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
übersehen
نادیده گرفتن
ادامه...
نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
besessen
وسواسی، وسواس
ادامه...
وَسواسی، وَسوَاس
دیکشنری آلمانی به فارسی