معنی ähnlich - جستجوی لغت در جدول جو
ähnlich
به طور مشابه، مشابه
ادامه...
بِه طُورِ مُشَابِه، مُشَابِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
unähnlich
به طور متفاوت، بر خلاف، ناهمگون
ادامه...
بِه طُورِ مُتِفاوِت، بَر خَلاف، ناهَمگون
دیکشنری آلمانی به فارسی
jährlich
به طور سالانه، سالانه
ادامه...
بِه طُورِ سالانِه، سالانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
ehrlich
بدون فریب، صادقانه، به طور صادقانه، صادق
ادامه...
بِدونِ فَریب، صادِقانِه، بِه طُورِ صادِقانِه، صَادِق
دیکشنری آلمانی به فارسی
männlich
به طور مردانه، مردانه
ادامه...
بِه طُورِ مَردانِه، مَردانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
wohnlich
به طور مسکونی، خانگی
ادامه...
بِه طُورِ مَسکونی، خانِگی
دیکشنری آلمانی به فارسی
menschenähnlich
شبیه انسان
ادامه...
شَبیهِ اِنسان
دیکشنری آلمانی به فارسی
Wolfsähnlichkeit
گرسنگی درّنده وار، شباهت گرگ
ادامه...
گُرُسنِگی دَرَّندِه وار، شَباهَت گُرگ
دیکشنری آلمانی به فارسی
Unähnlichkeit
عدم شباهت
ادامه...
عَدَمِ شَباهَت
دیکشنری آلمانی به فارسی