معنی zobowiązanie - جستجوی لغت در جدول جو
zobowiązanie
تعهّد، وظیفه
ادامه...
تَعَهُّد، وَظیفِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ponowne zobowiązanie
تعهّد مجدّد، تعالی
ادامه...
تَعَهُّد مُجَدَّد، تَعالی
دیکشنری لهستانی به فارسی