جدول جو
جدول جو

معنی załatany - جستجوی لغت در جدول جو

załatany
وصله خورده، پرواز کن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور مبهم، به صورت طفره آور، مبهم، تار شد، مرموز، تاریک، کثیف
دیکشنری لهستانی به فارسی
ممنوع، ممنوعیت، ممنوع است
دیکشنری لهستانی به فارسی
مشوّش، نزاع
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور شکسته، شکست ناپذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی