zasadniczo به طور بنیادین، به طور بالقوّه، به طور عمده، به طور کلّی، به طور اساسی، رادیکال، اساسی، اساساً، قانون اساسی، به طور کامل ادامه... بِه طُورِ بُنیادین، بِه طُورِ بِالقُوِّه، بِه طُورِ عُمده، بِه طُورِ کُلّی، بِه طُورِ اَساسی، رادیکال، اَساسی، اَساساً، قانونِ اَساسی، بِه طُورِ کامِل دیکشنری لهستانی به فارسی