جدول جو
جدول جو

معنی zahmet - جستجوی لغت در جدول جو

zahmet
مشکلات آفرینی، اذیّت کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سخت کوشانه، دردسر ساز، سنگین، پرزحمت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پرزحمت، به زحمت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
فیض، لطف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جنایت، وحشی گری، خشونت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
تاه شدن، رام کردن، خانگی کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
چارچوب قرار دادن، قاب
دیکشنری آلمانی به فارسی
آسانی، بی زحمتی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
بدون زحمت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
بی زحمت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
با زحمت، به زحمت، به طور دست و پا گیر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
زحمت کشیدن، رنج می برند
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
اهلی، رام کردن، ملایم
دیکشنری آلمانی به فارسی
با دقّت و زحمت، با دقّت و تلاش
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی