معنی yerlilik - جستجوی لغت در جدول جو
yerlilik
بومی بودن
ادامه...
بومی بودَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kirlilik
ناپاکی، آلودگی
ادامه...
ناپاکی، آلودِگی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
nemlilik
رطوبت
ادامه...
رُطوبَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yeşillik
سرسبزی، سبزی ها
ادامه...
سَرسَبزی، سَبزی ها
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yerleşik
ساخت داخلی، مقیم
ادامه...
ساخت داخِلی، مُقیم
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yeterlilik
صلاحیّت، کفایت
ادامه...
صَلاحیَّت، کِفایَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
delilik
دیوانگی، جنون
ادامه...
دیوانِگی، جُنون
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gerilik
عقب ماندگی
ادامه...
عَقَب ماندِگی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yenilik
جدید بودن، نوآوری، تازگی
ادامه...
جَدید بودَن، نُوآوَری، تازِگی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی