جدول جو
جدول جو

معنی yalancı - جستجوی لغت در جدول جو

yalancı
دروغگو
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بیگانه، خارجی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
متعادل کردن، تعادل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Balance
تصویر Balance
مقدمه مفهومی درباره واژه
توازن یا Balance در فناوری اطلاعات به توزیع مناسب منابع سیستم (مانند پردازش، حافظه، شبکه) بین اجزای مختلف برای دستیابی به عملکرد بهینه اطلاق می شود. این مفهوم در زمینه های مختلفی از معماری سیستم تا شبکه های کامپیوتری کاربرد دارد.

کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در توازن بار شبکه. در توزیع حافظه پردازنده. در مدیریت تراکنش های پایگاه داده. در معماری سیستم های توزیع شده. در الگوریتم های برنامه نویسی.

مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
سرورهای متوازن کننده بار. الگوریتم های تقسیم کار در پردازش موازی. توزیع داده در سیستم های خوشه ای. مدیریت حافظه در ماشین مجازی. الگوریتم های زمان بندی CPU.

نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
بهبود کارایی سیستم. جلوگیری از گلوگاه های عملکردی. افزایش مقیاس پذیری. بهینه سازی مصرف منابع. افزایش تحمل خطا.

شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
اولین بار در دهه 1960 در سیستم های چندکاربره مطرح شد. در دهه 1980 با سیستم های موازی اهمیت یافت. در دهه 2000 با محاسبات ابری گسترش یافت. امروزه در معماری های میکروسرویس حیاتی است.

تفکیک آن از واژگان مشابه
با Distribution متفاوت است که عمومی تر است. با Load Leveling فرق دارد که مخصوص بار است. با Equilibrium متفاوت است که مفهومی تر است.

شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python: کتابخانه های multiprocessing. در Java: الگوریتم های Thread Pool. در سیستم عامل: زمان بندهای CPU. در شبکه: پروتکل های متوازن کننده بار.

چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج این است که توازن همیشه به معنی تقسیم مساوی است. چالش اصلی اندازه گیری دقیق بار و منابع است.

نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
اصل اساسی در طراحی سیستم های کارآمد. پیاده سازی صحیح آن نیاز به درک عمیق دارد. آموزش باید بر الگوریتم ها و استراتژی های مختلف تأکید کند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تحقیر، بدبین، تمسخر آمیز، طعن آمیز، نیشدار، توهین آمیز، تحقیرآمیز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دروغ، دروغ بگو
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی