wytrzymałość استحکام، استخدام، انعطاف پذیری، سختی، به طور جامع، استقامت، پایداری ادامه... اِستِحکام، اِستِخدام، اِنعِطاف پَذیری، سَختی، بِه طُورِ جامِع، اِستِقامَت، پایداری دیکشنری لهستانی به فارسی