معنی wypływać - جستجوی لغت در جدول جو
wypływać
دوباره نمایان شدن، باینری
ادامه...
دُوبارِه نَمایان شُدَن، باینِری
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wpływać
تأثیر گذاشتن، تحت تاثیر قرار دادن، حک کردن، نفوذ
ادامه...
تأثیر گُذاشتَن، تَحتِ تَاثیر قَرار دادَن، حَک کَردَن، نُفوذ
دیکشنری لهستانی به فارسی
wykrywać
تشخیص دادن، تشخیص دهد
ادامه...
تَشخیص دادَن، تَشخیص دَهَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
wywoływać
برانگیختن، تحریک کردن، استنباط کردن، نتیجه گیری
ادامه...
بَراَنگیختَن، تَحریک کَردَن، اِستِنباط کَردَن، نَتیجِه گیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
upływać
گذشتن، راه دادن
ادامه...
گُذَشتَن، راه دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
wyzywać
چالش کردن، تحریک کننده
ادامه...
چالِش کَردَن، تَحریک کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
pływać
پریدن، جهش، شنا کردن، دانش
ادامه...
پَریدَن، جَهش، شِنا کَردَن، دانِش
دیکشنری لهستانی به فارسی