معنی wpływ - جستجوی لغت در جدول جو
wpływ
نفوذ
ادامه...
نُفوذ
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wpływowy
تأثیرگذار، تأخیر
ادامه...
تَأثِیرگُذار، تَأخیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
wpływowo
به طور مؤثر، بدون ابر
ادامه...
به طور مؤثر، بِدونِ اَبر
دیکشنری لهستانی به فارسی
wpływać
تأثیر گذاشتن، تحت تاثیر قرار دادن، حک کردن، نفوذ
ادامه...
تأثیر گُذاشتَن، تَحتِ تَاثیر قَرار دادَن، حَک کَردَن، نُفوذ
دیکشنری لهستانی به فارسی
podatny na wpływ
تحت تاثیر پذیر، تسلیم شدن
ادامه...
تَحتِ تَاثیر پَذیر، تَسلِیم شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
bez wpływu
به طور بی تاثیر، بی تفاوت
ادامه...
بِه طُورِ بی تَاثیر، بی تَفاوُت
دیکشنری لهستانی به فارسی