معنی vitale - جستجوی لغت در جدول جو
vitale
حیاتی
ادامه...
حَیاتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
citare
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
ادامه...
اِرجاع دادَن، نَقلِ قُول، نَقلِ قُول کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rituale
آیین گونه، مراسم
ادامه...
آیین گونِه، مَراسِم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vigile
بیدارانه، هشدار، مراقب، هوشیار
ادامه...
بیدارانِه، هُشدار، مُراقِب، هوشیار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vietare
ممانعت کردن، ممنوع کردن
ادامه...
مُمانِعَت کَردَن، مَمنوع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
venale
فاسد، بازار
ادامه...
فاسِد، بازار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
svitare
آچار کشیدن، باز کردن
ادامه...
آچار کِشیدَن، باز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
totale
کامل، کل
ادامه...
کامِل، کُل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vitaal
حیاتی طور، حیاتی
ادامه...
حَیاتی طُور، حَیاتی
دیکشنری هلندی به فارسی
evitare
اجتناب کردن، اجتناب کنید، پرهیز کردن، پیشگیری کردن
ادامه...
اِجتِناب کَردَن، اِجتِناب کُنید، پَرهیز کَردَن، پیشگیری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
hitabe
خطاب، آدرس
ادامه...
خِطاب، آدرِس
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
letale
کشنده
ادامه...
کُشَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Little
کوچک، کمی
ادامه...
کوچَک، کَمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fatale
به طور سرنوشت ساز، کشنده
ادامه...
بِه طُورِ سَرنِوِشت ساز، کُشَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
viral
ویروسی
ادامه...
ویروسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Vital
حیاتی
ادامه...
حَیاتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
finale
نهایی
ادامه...
نَهایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fatale
کشنده
ادامه...
کُشَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
virale
ویروسی
ادامه...
ویروسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
evitable
قابل اجتناب
ادامه...
قابِلِ اِجتِناب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vital
حیاتی
ادامه...
حَیاتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vital
حیاتی
ادامه...
حَیاتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vital
حیاتی
ادامه...
حَیاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vital
حیاتی
ادامه...
حَیاتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
vital
حیاتی
ادامه...
حَیاتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
viable
عملی، قابل دوام، قابل اجرا
ادامه...
عَمَلی، قابِلِ دَوام، قابِلِ اِجرا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visage
چهره، صورت
ادامه...
چِهرِه، صورَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
virare
چرخیدن، چرخش
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
viable
عملی، قابل دوام
ادامه...
عَمَلی، قابِلِ دَوام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
évitable
قابل پیشگیری، قابل اجتناب
ادامه...
قابِلِ پیشگیری، قابِلِ اِجتِناب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
votare
رأی دادن
ادامه...
رأی دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vocale
آوازی
ادامه...
آوازی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vivace
پرشور، پر جنب و جوش، پرنشاط، زنده دل، سرزنده
ادامه...
پُرشور، پُر جُنب و جوش، پُرنَشَاط، زِندِه دِل، سَرزِندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
virtuale
مجازی
ادامه...
مَجازی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
viral
ویروسی
ادامه...
ویروسی
دیکشنری فرانسوی به فارسی