معنی via - جستجوی لغت در جدول جو
via
راه، دور
ادامه...
راه، دور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
abréviation
اختصار، مخفّف
ادامه...
اِختِصار، مُخَفَّف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
viavelmente
قابل اجرا، قابل دوام
ادامه...
قابِلِ اِجرا، قابِلِ دَوام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
viajar
سفر کردن، سفر
ادامه...
سَفَر کَردَن، سَفَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
viabilidade
امکان پذیری، امکان سنجی، کارایی
ادامه...
اِمکان پَذیری، اِمکان سَنجی، کارایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
viaggiare
سفر کردن، سفر
ادامه...
سَفَر کَردَن، سَفَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
via de neus
به طور بینی، از طریق بینی
ادامه...
بِه طُورِ بینی، اَز طَریق بینی
دیکشنری هلندی به فارسی
obviamente
به وضوح، بدیهی است
ادامه...
بِه وُضوح، بَدیهی اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Unenviable
غیرقابل حسادت، غیرقابل رشک
ادامه...
غِیرِقابِلِ حَسادَت، غِیرِقابِلِ رَشک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
viable
عملی، قابل دوام
ادامه...
عَمَلی، قابِلِ دَوام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Undeviating
ثابت، بی انحراف
ادامه...
ثابِت، بی اِنحِراف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
de manera trivial
به طور بی اهمیّت، به روشی پیش پا افتاده
ادامه...
بِه طُورِ بی اَهَمیَّت، بِه رَوِشی پیشِ پا اُفتادِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
deviasi
انحراف
ادامه...
اِنحِراف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
de manière viable
قابل اجرا، قابل دوام
ادامه...
قابِلِ اِجرا، قابِلِ دَوام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière triviale
به طور بی اهمیّت، به روشی پیش پا افتاده
ادامه...
بِه طُورِ بی اَهَمیَّت، بِه رَوِشی پیشِ پا اُفتادِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
jovialité
خوش مشربی، شادی، شادابی، شوخی پردازی، شوخی گری
ادامه...
خُوش مَشرَبی، شادی، شادابی، شوخی پَردازی، شوخی گَری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
viabilité
امکان پذیری، زنده بودن، بقاء پذیری
ادامه...
اِمکان پَذیری، زِندِه بودَن، بَقاء پَذیری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
viabilidad
امکان پذیری، زنده بودن، کارایی
ادامه...
اِمکان پَذیری، زِندِه بودَن، کارایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vil
زشتی، پست
ادامه...
زِشتی، پَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vir
آمدن، بیا
ادامه...
آمَدَن، بیا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vida
زندگی
ادامه...
زِندِگی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vil
زشتی، پست
ادامه...
زِشتی، پَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vif
پرنشاط، پر جنب و جوش، تیز، زنده، سرزنده
ادامه...
پُرنِشَاط، پُر جُنب و جوش، تیز، زَنَدِه، سَرزِندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vie
زندگی
ادامه...
زِندِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pia
مؤمن، پارسا
ادامه...
مُؤمِن، پَارسَا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vita
زندگی
ادامه...
زِندِگی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vil
زشتی، پست
ادامه...
زِشتی، پَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
viable
عملی، قابل دوام، قابل اجرا
ادامه...
عَمَلی، قابِلِ دَوام، قابِلِ اِجرا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vida
زندگی
ادامه...
زِندِگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nia
معناداری، قصد
ادامه...
مَعناداری، قَصد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
vita
جنگ افروزی، جنگ
ادامه...
جَنگ اَفروزی، جَنگ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
viajero
مسافر روزانه، مسافر
ادامه...
مُسافِر روزانِه، مُسافِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
viajar
سفر کردن، سفر
ادامه...
سَفَر کَردَن، سَفَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
viablemente
قابل اجرا، به طور عملی
ادامه...
قابِلِ اِجرا، بِه طُورِ عَمَلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jovialement
شادمانه، شادی آور
ادامه...
شادمانِه، شادی آوَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی