معنی verifikasi - جستجوی لغت در جدول جو
verifikasi
تصدیق، تأیید
ادامه...
تَصدِیق، تَأیید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
diverifikasi
تایید شده، تأیید شده است
ادامه...
تَایید شُدِه، تَأیید شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sertifikasi
گواهی، صدور گواهینامه
ادامه...
گَواهی، صُدور گُواهینامِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
verificarsi
رخ دادن، رخ دهد
ادامه...
رُخ دادَن، رُخ دَهَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
deifikasi
الاهیّت، خدایی شدن
ادامه...
اِلاهیَّت، خُدایی شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dapat diverifikasi
قابل تایید، قابل تایید است، قابل اثبات
ادامه...
قابِلِ تایید، قابِلِ تایید اَست، قابِلِ اِثبات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memverifikasi
تأیید کردن، تأیید کنید
ادامه...
تَأیید کَردَن، تَأیید کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terverifikasi
تایید نشده، تأیید نشده است
ادامه...
تَایید نَشُدِه، تَأیید نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی