معنی variare - جستجوی لغت در جدول جو
variare
تغییر دادن، متفاوت است
ادامه...
تَغییر دادَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
variado
متنوّع، متفرّقه
ادامه...
مُتِنَوِّع، مُتَفَرِّقَه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vagare
سرگردان شدن، سرگردان
ادامه...
سَرگَردان شُدَن، سَرگَردان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
armare
تجهیز کردن، بازو
ادامه...
تَجهیز کَردَن، بازو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
varian
گونه، نوع
ادامه...
گونِه، نُوع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
virare
چرخیدن، چرخش
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vaciar
توخالی کردن، خالی، خالی کردن
ادامه...
تُوخَالِی کَردَن، خالی، خالی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
varier
تغییر دادن، متفاوت است
ادامه...
تَغییر دادَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
marciare
راه پیمایی کردن، راهپیمایی
ادامه...
راه پیمایی کَردَن، راهپِیمایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
variabel
متغیّرانه، متغیّر
ادامه...
مُتِغَیِّرانِه، مُتِغَیِّر
دیکشنری هلندی به فارسی
variant
گونه، نوع
ادامه...
گونِه، نُوع
دیکشنری هلندی به فارسی
variatie
تغییر، تنوّع
ادامه...
تَغییر، تَنَوُّع
دیکشنری هلندی به فارسی
variëren
تغییر دادن، متفاوت است
ادامه...
تَغییر دادَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری هلندی به فارسی
variabel
متغیّرانه، متغیّر
ادامه...
مُتِغَیِّرانِه، مُتِغَیِّر
دیکشنری آلمانی به فارسی
caricare
بار دادن، بار، بار سنگین کردن، بارگذاری کردن، شانه زدن
ادامه...
بار دادَن، بار، بار سَنگین کَردَن، بارگُذاری کَردَن، شانِه زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
avviare
راه اندازی کردن، شروع کنید
ادامه...
راه اَندازی کَردَن، شُروع کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
variante
گونه، نوع
ادامه...
گونِه، نُوع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
variar
تغییر دادن، متفاوت است
ادامه...
تَغییر دادَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
variado
متنوّع
ادامه...
مُتِنَوِّع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
variar
تغییر دادن، متفاوت است
ادامه...
تَغییر دادَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
barbare
بربر، وحشیانه، وحشی
ادامه...
بَربَر، وَحشیانِه، وَحشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Warfare
جنگ افروزی، جنگ
ادامه...
جَنگ اَفروزی، جَنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
variante
گونه، نوع
ادامه...
گونِه، نُوع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
variable
متغیّر
ادامه...
مُتِغَیِّر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
variante
گونه، نوع
ادامه...
گونِه، نُوع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
variable
متغیّر
ادامه...
مُتِغَیِّر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
variante
گونه، نوع
ادامه...
گونِه، نُوع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
parlare
حرف زدن، صحبت کنید، صحبت کردن
ادامه...
حَرف زَدَن، صُحبَت کُنید، صُحبَت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
narrare
شرح دادن، روایت کند
ادامه...
شَرح دادَن، رِوایَت کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
variasi
تغییر، تنوّع
ادامه...
تَغییر، تَنَوُّع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
variabel
متغیّر
ادامه...
مُتِغَیِّر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
striare
رگه انداختن، رگه
ادامه...
رَگِه اَنداختَن، رَگِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
versare
ریختن، سپرده گذاری
ادامه...
ریختَن، سِپُردِه گُذاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
arare
شخم زدن
ادامه...
شُخم زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی