معنی vali - جستجوی لغت در جدول جو
vali
استاندار، فرماندار
ادامه...
اُستاندار، فَرماندار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
valilik
استانداری، فرمانداری
ادامه...
اُستانداری، فَرمانداری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
validità
اعتبار
ادامه...
اِعتِبار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
validamente
معتبرانه، معتبر
ادامه...
مُعتَبَرانِه، مُعتَبَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
valioso
باارزش، ارزشمند
ادامه...
بااَرزِش، اَرزِشمَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
validar
تأیید کردن، اعتبار سنجی
ادامه...
تَأیید کَردَن، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
validade
اعتبار
ادامه...
اِعتِبار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
validação
تأییدیّه، اعتبار سنجی
ادامه...
تأَییدیِّه، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
validieren
تأیید کردن، اعتبار سنجی
ادامه...
تَأیید کَردَن، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری آلمانی به فارسی
validasi
تأییدیّه، اعتبار سنجی
ادامه...
تأَییدیِّه، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
valideren
تأیید کردن، اعتبار سنجی
ادامه...
تَأیید کَردَن، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری هلندی به فارسی
validatie
تأییدیّه، اعتبار سنجی
ادامه...
تأَییدیِّه، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری هلندی به فارسی
cavalier
بی اعتنا، سواره نظام
ادامه...
بی اِعتِنا، سَوارِه نِظَام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memvalidasi
تأیید کردن، اعتبار سنجی
ادامه...
تَأیید کَردَن، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
rivaliser
رقیب شدن، رقابت کنند
ادامه...
رَقیب شُدَن، رِقابَت کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manera valiente
با جرأت، شجاعانه
ادامه...
با جُرأت، شُجاعانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
valido
معتبر
ادامه...
مُعتَبَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
validación
تأییدیّه، اعتبار سنجی
ادامه...
تأَییدیِّه، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vale
اکی، باشه
ادامه...
اُکِی، باشِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
valider
تأیید کردن، اعتبار سنجی
ادامه...
تَأیید کَردَن، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vari
مختلف
ادامه...
مُختَلِف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mali
مالیاتی، مالی
ادامه...
مالیاتی، مالی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kali
خمیده، قوی، شدید، افراطی، متمرکز، تند، دقیق، جدّی، تیز، تیز شده، زهرآگین، سخت
ادامه...
خَمیدِه، قَوی، شَدید، اِفراطی، مُتِمَرکِز، تُند، دَقیق، جِدّی، تیز، تیز شُدِه، زَهرآگین، سَخت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
vals
به طور نادرست، نادرست، توهّمی، درست نیست
ادامه...
بِه طُورِ نادُرُست، نادُرُست، تَوَهُّمی، دُرُست نیست
دیکشنری هلندی به فارسی
hali
شرایط، وضعیت، شرط، حالت، ایالت
ادامه...
شَرایط، وَضعِیَت، شَرط، حالَت، اِیالَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
validité
اعتبار
ادامه...
اِعتِبار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
valide
معتبر
ادامه...
مُعتَبَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
validar
تأیید کردن، اعتبار سنجی
ادامه...
تَأیید کَردَن، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
validation
تأییدیّه، اعتبار سنجی
ادامه...
تأَییدیِّه، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
valioso
ارزشمند، با ارزش
ادامه...
اَرزِشمَند، با اَرزِش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
valiosamente
ارزنده، با ارزش
ادامه...
اَرزَندِه، با اَرزِش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
valientemente
با شجاعت، شجاعانه، بی ترس، دلیرانه
ادامه...
با شُجاعَت، شُجاعانِه، بی تَرس، دَلیرانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
valiente
با دل و جرأت، شجاع، دلیر
ادامه...
با دِل و جُرأت، شُجاع، دَلیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
validez
اعتبار
ادامه...
اِعتِبار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
invalidité
بی اعتباری، ناتوانی
ادامه...
بی اِعتِباری، ناتَوانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی